بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

قصه ما به سر رسید !

ادبی





خداحافظ ای شعر شبهای روشن

سلام ای غروب غریبانه دل 

سلام ای طلوع سحرگاه رفتن 

سلام ای غم لحظه های جدایی 


خداحافظ ای شعر شبهای روشن

خدا حافظ ای قصه عاشقانه

خداحافظ ای آبی روشن عشق

خداحافظ ای عطر شعرشبانه


خداحافظ ای همنشین همیشه 

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته

نمی مانی ای مانده بی من توتنها

تو را می سپارم به دلهای خسته


تو را می سپارم به مینای مهتاب 

تو را می سپارم به دامان دریا

اگر شب نشینم اگر شب شکسته

تورا می سپارم به رویای فردا


به شب می سپارم تو را تا نسوزد

به دل می سپارم تورا تا نمیرد

اگر چشمه واژه از غم نخشکید

اگر روزگار این صدا را نگیرد 


خداحافظ ای برگ و بار دل من

خداحافظ ای سایه سار همیشه

اگر سبزرفتی اگر زرد ماندم

خداحافظ ای نوبهار همیشه


السلام علی قلب زینب (ع) صبور



صدقه در شب عاشورا

مذهبی



علامه امینى شب تاسوعا و عاشورا براى امام زمان (عجل الله) صدقه کنار میگذاشتند و میگفتند: امشب قلب حضرت در فشار است.


اعمال روز عاشورا

مناسبت ها





زیارت عاشورا گرچه به حسب ظاهر از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) نقل شده؛ زیرا صفوان که از یاران امام باقر و امام صادق(ع) است می گوید: «من در روز عاشورا در خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم که این زیارت راقرائت فرمودند.»

همچنین می گوید: «امام صادق (علیه السلام) پس از زیارت امیرالمومنین علیه السلام به طرف کربلا اشاره کردند و این زیارت را قرائت کردند، اما در واقع این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی است، چون شیخ عباس قمی، در مفاتیح الجنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: آن حضرت از پدر بزرگوارش و ایشان از اجداد طاهرینش و آنان از پیامبر اکرم(ص) و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل می کنند که حضرت احدیت به ذات مقدس خود قسم خورده که هر کس امام حسین(ع) را با این زیارت، از دور یا نزدیک زیارت کند، زیارت او را می پذیرم و خواهش و حاجت او را برآورده می کنم و فوز به بهشت و آزادی از جهنم را به او عطا می کنم و شفاعت او را در حق هر کس که بخواهد قبول می نمایم»
سپس امام صادق (ع) به صفوان می گوید: «هرگاه حاجتی پیدا کردی این زیارت را بخوان که برآورده خواهد شد»

 

ادامه مطلب ...

ناشنوا باش !

روان شناسی



چند نفر از پلی عبور میکردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان افتادند...
همه در کنار رودخانه جمع شدند تا شاید بتوانند به آنها کمک رسانند... ولی وقتی دیدند شدت آب آنقدر زیاد است که نمیتوان برایشان کاری کرد، به آن دو گفتند که امکان نجاتتان وجود ندارد! و شما به زودی خواهید مرد!!!

در ابتدا آن دو مرد این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از آب بیرون بیایند اما همه دائما به آنها میگفتند که تلاشان بی فایده است و شما خواهید مرد!!!

پس از مدتی یکی از دو نفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد. اما شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش می کرد...

بیرونی ها همچنان فریاد می زدند که تلاشت بی فایده هست... اما او با توان بیشتری تلاش میکرد و بالاخره از رودخانه خروشان خارج شد. وقتی که از آب بیرون آمد، معلوم شد که مرد نا شنواست.
در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند...!!!


«ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن میگویند


حضرت باران !

ادبی





داری از قصد میزنی یک ریز

بر سر انگشت خود به شیشه من

قطره قطره نمک بپاش امشب

روی زخم دل همیشه من


تو که در کوچه راه افتادی

همه جا غیر کربلا بودی!

با توام آی حضرت باران

ظهر روز دهم کجا بودی؟؟


روز آخر که جنگ راه افتاد

سایه تشنگی به ماه افتاد

هر طرف یک سراب پیدا شد

چشمهامان به اشتباه افتاد


مهر زهرا مگر نبودی تو؟

تو که با مادر آشنا بودی

باتوام آی حضرت باران

ظهر روز دهم کجا بودی؟؟


مادری در کنار گهواره

لب گشود و هیچ نگفت از شیر

تونباریدی و به جات آن روز

از کمانها گرفت بارش تیر


تو که حال رباب را دیدی

پس به درد دلش دوا بودی

با توام آی حضرت باران 

ظهر روز دهم کجا بودی؟؟


وقتی آن روز رفت به سمت فرات

درد دلش غصه های دنیا بود

تو اگر در میانمان بودی

شاید الان عمویم اینجا بود


رحمت و عشق از تو میبارید

قبل تر ها چه با وفا بودی

با توام آی حضرت باران 

ظهر روز دهم کجا بودی؟؟


السلام علی الحسین

وعلی علی ابن الحسین

وعلی اولادالحسین

وعلی اصحاب الحسین


روضه های آیت الله دستغیب

مذهبی


پروفایل کربلا (۳۱)




هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؛آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟(سوره الرّحمن/آیه 60)

 

این آیه ی شریفه عام است و به هیچ وجه تخصیص ندارد. چه مؤمن و چه کافر فرقی نمی کند.

مضمون این آیه از حضرت امام صادق(علیه السلام) نیز رسیده است که هرکس به شما نیکی کرد،باید پاسخ نیکی او را به نیکی بدهید. هرچند طرف کافر باشد.

در مقام تلافی ، فضیلت با کسی است که احسان را با احسان،بهتر و بیشتر پاسخ دهد.

وقتی در کوفه باران نیامد،کوفیان به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) روی آوردند.

حضرت به امام حسین(علیه السلام) فرمودند: « برو دعا کن ! »

امام حسین(علیه السلام) دعای باران خواند. به دعای ایشان باران فراوانی شروع با باریدن گرفت و همه را سیراب نمود.

امّا پاداش این احسان را چگونه دادند؟


از آب هم مضایقه کردند کوفیان/ خوش داشتند حرمت ِ میهمان کربلا


 

 

 

 

ادامه مطلب ...

غدیر عید بزرگ شیعیان

مناسبت ها




داستان غدیر خم


سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می گشت، گروه انبوهی که تعدادشان را تا صد و بیست هزار رقم زده اند او را بدرقه می کردند تا این که به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.

نیم روز هیجدهم ذی الحجه بود که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: «ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد» پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم کردند. ابتدا خدای را سپاس فرموده و از بدیهای نفس اماره به او پناه جست و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر می بندم، آنگاه می افزاید چه کسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است همه یک سخن می گویند خدا و پیامبر داناترند.

رسول گرامی می فرماید: آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارتر نیستم و همگان یک صدا جواب می دهند که چرا چنین است. آنگاه فرمود: من دو چیز گرانبها در میان شما می گذارم یکی ثقل اکبر که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند. سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که:‌ «امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم» و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد.



ادامه مطلب ...