بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بوسیدن ضریح

مذهبی



بنام خدا


خدا رحمت کند علامه سیّد شرف الدّین جبل عاملى ، صاحب کتاب المراجعات را، ایشان یک بار به مکه مشرف مى شوند. پادشاه عربستان هر ساله در ایّام حج ، یک میهمانى با شکوه با حضور علماى تمامى مذاهب برگزار مى کرد. در آن سال ، ایشان هم به عنوان عالم بزرگ شیعى ، به آن مجلس دعوت مى شود. علامه هنگامى که وارد مجلس مى شود، قرآنى را به شاه عربستان هدیه مى کند، شاه نیز قرآن را مى گیرد و مى بوسد.علامه سید شرف الدین بلافاصله به او مى گوید: تو چرم پرست هستى و مشرکى ! پادشاه با تعجب مى پرسد براى چه ؟ علامه جواب مى دهد: براى اینکه جلد این قرآن را که چرم است بوسیدى ! پادشاه مى گوید: من به خاطر چرم نبوسیدم ، کفش هاى من هم چرمى است ، ولی آن را نمى بوسم ! من چرمى را که جلد قرآن است مى بوسم .


سیّد شرف الدّین جواب مى دهد: ما هم هر آهنى را نمى بوسیم . آهنى را که ضریح پیامبر است مى بوسیم ، ولى شما به ما مى گویید: مشرک ! پادشاه اندکى تاءمّل کرده و مى گوید: شمادرست مى گویید!

روزى در مسجد النّبى خواستم ضریح پیامبر را ببوسم . یکى از وهّابى ها گفت : ((هذا حدید)) این آهن است وهیچ فایده اى براى تو ندارد. به او گفتم : پیراهن حضرت یوسف نیز پنبه بود، ولی قرآن مى گوید: هنگامى که این پیراهن را بر روى صورت یعقوب علیه السلام انداختند، او بیناگردید. (فارتدّبصیراً)

آرى آن پیراهن از پنبه بود، ولى چون با بدن یوسف علیه السلام تماس پیدا کرده بود، با سایرپیراهن ها تفاوت پیدا کرده و توانست انسان نابینایى را بینا کند.


در بنى اسرائیل صندوق مقدّسى وجود داشت که مورد احترام آنان بود. ماجراى این صندوق بر می گردد به زمان تولّد حضرت موسى علیه السلام .

هنگامى که آن حضرت به دنیا آمد، مادرش از ترس ماءموران و خبرچینان فرعون و با الهامى که ازطرف پروردگار دریافت کرد، کودک خود را در این صندوق نهاد و در رود خروشان نیل رها کرد. این صندوق بعدها مورد احترام و تقدیس بنى اسرائیل واقع شد و در هر حرکت مهمّى ، این صندوق ،همانند پرچم در جلو جمعیّت بنى اسرائیل به حرکت در مى آمد.


در این صندوق مقدّس یادگارهایى از حضرت موسى علیه السلام و خاندان او قرار داشت . در یکی از جنگ ها این صندوق به تصرّف دشمنان درآمد و دست بنى اسرائیل از آن کوتاه شد. این اتّفاق ،آثار بسیار سوء روانى در میان بنى اسرائیل بجاى گذاشت . پس ‍ از مدّت ها و در جریان فرماندهی

طالوت ، خداوند بازگشت آن را به بنى اسرائیل نوید داد. قرآن در این ارتباط مى فرماید: نشانه فرماندهى او بر شما بازگشت صندوق معهود است ، که در آن آرامشى است از طرف پروردگارشما و یادگارهاى بجا مانده از دودمان حضرت موسى .


خوب ، اگر صندوقى که یادگارهایى از پیامبر خدا، حضرت موسى علیه السلام و خاندان او در آن قرار دارد، مایه آرامش است ، آیا صندوقى که در آن یادگارى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله باشد، مایه آرامش نیست ؟

به همین دلیل ،


هر جا فرزندى از فرزندان پیامبر مدفون باشد، قبر و ضریح او، مایه آرامش است و ما آن را مى بوسیم و افتخار هم مى کنیم .

 

 

 

 

سایت سربازان اسلام