هربارکه من روی سن هستم یا مستقیم با دانشجوهایم در گروههای مختلف فکری درحال کارهستم به آنها میگویم: «هیچوقت حرف من را جدی نگیرید» و این را جدی میگویم. همیشه هرچیزی درست یا غلط نیست و تجربه همواره بهترین معلم است. هرچیزی که ما میآموزیم باید برای خود ما در معرض آزمون قرار گیرد. با این وجود من میگویم که آنچه من آموختهام برای من مفید بوده و برای هزارانهزار نفر دیگر هم مفید بوده است.
من
مطمئن هستم که به خصوص درجریان این بحران اقتصادی، شما غولهای اقتصادی
زیادی را دیدهاید که به شما اسراری در مورد اینکه چطور شرایط مالی و
اقتصادی ناگهان تغییر میکند، وعدههایی دادهاند. چه چیزی مرا از دیگران
متفاوت میکند؟ چرا دیگران باید به من گوش کنند؟ مثل خیلی چیزهای دیگر در
زندگیم، نقطه چرخش در سرنوشت مالی و اقتصادی من زمانیکه کاملا همه چیز
خارج از کنترل من بود، رخ داد. ببینید، بعد ازشکست دریک تجارت دیگر،
مجبورشدم که نزد والدینم بازگردم.
یکی از دوستان پدرم که خیلی ثروتمند بود، به من توصیهای کرد که زندگی من را تغییر داد. او گفت: «اگر تو مثل ثروتمندها فکر کنی و آنچه را انجام میدهند، انجام دهی، فکر میکنی تو هم میتوانی ثروتمند شوی؟» فکرکنم جواب من این بود: «تقریبا این طورفکرمی کنم» او گفت: «پس همه کاری که باید انجام دهی تقلیدکردن از آنچه ثروتمندها فکر میکنند است» نقطه خالی در ذهن من برای موفقیت در عرصه مالی دو برابر شد. نه فقط میبایست درمورد چیزهایی که ثروتمندان میدانستند، بدانم بلکه باید در مورد آنچه درذهن خودم میگذشت هم میدانستم.
بدون تجزیه وتحلیلکردن باورهای واقعیمان، بعضی مواقع ممکن است جلوی موفقیتهایمان را بگیریم و حتی موفق به تحققبخشیدن به آنها نشویم. درمورد خود من، اگرچه میگفتم که میخواستم ثروتمند شوم، اما همیشه نگرانیهایی دراین رابطه داشتم. میترسیدم که شکست بخورم یا بدتر از آن موفق شوم و سپس همه چیز را از دست بدهم و مثل یک احمق به نظر برسم.
احتمالا
من متوجه شدم که چطور افکارم داشتند مرا از ثروتمندشدن بازمی داشتند و
مهمتر اینکه راههای قویتری برای از بینبردن آنچه همه ما درمورد مسایل
مربوط به پول به صورت مشروط درذهن داریم، آموختم و بنابراین مثل ثروتمندان
فکرکردم. چند بار شما با افکار و باورهایتان درمورد پول درگیرشدهاید؟ آیا
واقعا درمورد خودتان احساسی دارید؟ آیا فکر میکنید لیاقت ثروتمندشدن
دارید؟ برنامه شخصی ما با تعیین برنامه مالی ما به پایان میرسد و ما نیاز
داریم این تغییرات را قبل از اینکه بتوانیم آنها را به یک ذهن ثروتمند
تغییردهیم، بفهمیم.
من
اعتقاد دارم زندگیهای ما از طریق توصیف لحظات و تصمیماتی که از این زندگی
میگیریم، شکل میگیرند. از یک برخورد تقریبا معذبکننده، من تصمیم گرفتم
تا هرچیزی که میتوانستم را درمورد روانشناسی پول و موفقیت یاد بگیرم.
نتیجهای که من از این تصمیم گرفتم، در مورد همه چیز به تنهایی حرف میزند.
این
درست است که ثروتمندها واقعا نسبت به دیگران متفاوت فکر میکنند. برای
اینکه این اتفاق برای شما هم بیفتد، باید از راههای قدیمی خود و طرز
فکرهای قبلی در مورد پول و خودتان فاصله بگیرد و الگوهای فکری جدیدی برای
خود بگیرید. به عبارت دیگر، باید در مورد ایکه چگونه مثل ثروتمندها فکر
کنید، بیاموزید. این واقعا ساده است. اگرشما مثل ثروتمندها فکرکنید ومثل
آنچه آنها انجام میدهند، عمل کنید شانس ثروتمندشدن خود را بیشتر
میکنید.
پول جواب نیست
پول میتواند استرس زندگی را کاهش دهد ولی میتواند درعین حال اضطراب بیشتری به آن ببخشد. من دورههایی داشتهام که در آنها پول از دست دادهام و جمع کردم و بیشتر پول بهدست آوردهام و باز ازدست دادهام. این پول نبود که در جیب من سوراخ ایجاد میکرد. من سوراخ بزرگی در جیب داشتم و زحمت دوخت آن را به خود نمیدادم.
آن سوراخ، چیزی در برنامه فکری و ذهنی من بود که مرا از رسیدن به ثبات با پول وامیداشت. هیچ مشکلی درمورد پول وجود نداشت. از سوی دیگر، مردم بی پول اغلب اوقات فکر میکنند که اگر پول کافی داشتند تا این کار یا آن کار را میکردند آنگاه شرایط آنها بهتر میشد.
اگر چنین چیزی درست باشد، اگر ذهن شما مرتب جمله «اگرفقط...» را مرور کند، چه اتفاقی میافتد؟ این دقیقا همان چیزی است که شما را به گفتن «اگر فقط...» میرساند. ناگهان هیچ اتفاقی نمیافتد و شما حتی به یاد نمیآورید که این قانون را خودتان ساختهاید. در تجارت، این طرز فکر اغلب به صورت «پول برای پولدرآوردن کافی است» ترجمه میشود.
نه! اگرشما پول دارید این موضوع قطعا پول شما را بیشتر میکند ولی این پول نیست که پول میآورد بلکه برای پول درآوردن خلاقیت لازم است. اینکه برای هرمشکلی بحث پول را بیاورید اشتباه است. در تجارت، هیچ چیزی مثل مشکل پول وجود ندارد. این مشکل از جای دیگری شکل گرفته است. شما میخواهید ریشه مشکل را درست کنید. اگرشما بحث پول را دریک مشکل تجاری مطرح کنید، همان مشکل تجاری را درهمه زندگی خواهید داشت و بدون پول میمانید.
خلاقیت و دانش پاسخ اصلی هستند نه پول. سرزنشکردن پول یا دنیا هم از سوی افراد کمدرآمد منطقی نیست. مسلما مردمی هستند که ثروتمند وحریص هستند ولی فقرایی هم هستند که حریص هستند و درمیان طبقه متوسط جامعه هم چنین افرادی وجود دارند. افراد ثروتمند، فقیر یا از طبقه متوسط هم هستند که سخاوتمند هستند.
افرادی هم هستند که بسته به استرسی که در زندگی خود داشتهاند، سخاوتمند وحریص هستند. گفتن اینکه ثروتمندها حریص هستند به حدی ناعادلانه است که بگوییم فقرا تنبل هستند. من فقرای سختکوشی را ملاقات کردهام که فقط به جای سخت کارکردن تلاش نکردهاند هوشمندانهتر کار کنند. پول، ریشه همه مشکلات نیست. حسادت و حریصبودن همه برپایه ترس از نداشتن یا بهدستنیاوردن کافی چیزی که میخواهیم، هستند.
این بخشی از چیزی است که برای ما به عنوان انسان، مهم است. اگر پول ریشه همه اشتباهات نیست، پس نباید برای درمان آنها هم مورد استفاده قرار گیرد. پول جواب نیست. پول ثمره تاثیری که ما روی دنیا داریم، است. اینکه ما چه کاری میخواهیم با پول بکنیم نتیجه این که میخواهیم، بدون درنظرگرفتن پول چه کسی باشیم، است.
منبع:مجله پنجره خلاقیت