بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

افزایش حافظه با قران خواندن

کدام سوره قرآن باعث افزایش حافظه میشود؟

.
[تصویر: 480f8623ef6e0b7dd178ae5a315638ac.gif]

فضیلت و خواص سوره حاقه
سوره حاقه شصت و نهمین سوره قرآن کریم مکی است و ۵۲ آیه دارد. در فضلیت خواندن این سوره روایات زیر نقل شده است:

رسول خدا درباره این سوره فرموده اند:



*هر کس سوره حاقه را قرائت نماید خداوند در حسابرسی او آسانگیری می کند.(۱)
*هر که یازده آیه از سوره حاقه را بخواند خدای تعالی او را از فتنه دجّال نگاه می دارد و اگر همه سوره را بخواند موجب نورانی شدن او از سر تا پا می شود.(۲)
*اگر سوره حاقه را بنویسند و زن باردار آن را به همراه خود داشته باشد فرزندی که در شکم دارد به اذن خداوند حفظ می شود و اگر آن را بنویسند پس از شستن آب آن را به طفل شیرخوار بدهند تا بنوشد آن طفل دارای حافظه و هوش بسیار می شود…(۳)
امام صادق علیه السلام درباره این سوره فرموده اند:
*سوره حاقه را زیاد بخوانید زیرا قرائت آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه های ایمان به خدا و رسول اوست، این سوره درباره امیرالمومنین علی علیه السلام و معاویه نازل شده است دین قاری سوره، از او سلب نخواهد شد تا اینکه خداوند را دیدار کند.(۴)
*اگر کودکی از آب نوشته شده سوره حاقه بنوشد بسیار باهوش می شود و خداوند او را به سلامت می دارد و به بهترین شکل رشد و نمو می کند. (۵)    
منبع:بانو1

عشق من ! بیا متفاوت باشیم...

عشق من ! بیا متفاوت باشیم...




مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم. و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد...
همسفر!
در این راه طولانی
که ما بی خبریم
و چون باد می گذرد،
بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند
خواهش می کنم !
مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم.
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.
مخواه که هر دو، یک آواز را بپسندیم.
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را.
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی، و رویاهامان یکی.
هم سفر بودن و هم هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
و شبیه شدن، دال بر کمال نیست. بلکه دلیل توقف است.
ادامه مطلب ...

امروز با دوست

امام رضا علیه السلام فرمودند:حقیقت ایمان بنده کامل نمی شود مگر با سه چیز  

1-فهم دین 

2- اندازه گیری درست در زندگی 

3-صبر بر(مشکلات ) وسختیها

لازم است گاهی

لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی
ببینی باز هم می‌خواهی به آن خانه برگردی یا نه؟

لازم است گاهی از مسجد، کلیسا بیرون بیایی و ببینی
پشت سر اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟

لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی
که چه ‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟

لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را
نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در
وجودت هست یا نه؟

لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و
ایمیل و فلان را بی‌خیال شوی، با خانواده ات دور هم
بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی
زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه؟

لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک
انسان محتاج تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو
برنده ای یا بازنده؟
لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان
باشی ببینی می‌شود یا نه؟

و بالاخره لازمست گاهی از خود بیرون آمده و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و از خود بپرسی که
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم
آیا ارزشش را داشت؟

تفاوت عشق وازدواج

>>یک روز پدر بزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد، کتابی که بسیار گرون قیمت بود،
>> و با ارزش، وقتی به من داد، تاکید کرد که این کتاب مال توئه مال خود خودته، و
>> من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا باید چنین هدیه با ارزشی رو بی هیچ
>> مناسبتی به من بده، من اون کتاب رو گرفتم و یه جایی پنهونش کردم،
>>
>>چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندی ؟ گفتم نه، وقتی ازم پرسید چرا گفتم
>> گذاشتم سر فرصت بخونمش، لبخندی زد و رفت،
>>
>>همون روز عصر با یک کپی از روزنامه همون زمان که تنها نشریه بود برگشت اومد
>> خونه ما و روزنامه رو گذاشت روی میز، من داشتم نگاهی بهش مینداختم که گفت این
>> مال من نیست امانته باید ببرمش،
>>
>>به محض گفتن این حرف شروع کردم با اشتیاق تمام صفحه هاش رو ورق زدن وسعی
>> میکردم از هر صفحه ای حداقل یک مطلب رو بخونم.
>>
>>در آخرین لحظه که پدر بزرگ میخواست از خونه بره بیرون تقریبا به زور اون
>> روزنامه رو کشید از دستم بیرون و رفت.
>>
>>فقط چند روز طول کشید که اومد پیشم و گفت ازدواج و عشق مثل اون کتاب و روزنامه
>> می مونه
>>
>>ازدواج اطمینان برات درست می کنه که این زن یا مرد مال تو هستش مال خود خودت،
>> اون موقع هست که فکر می کنی همیشه وقت دارم بهش محبت کنم، همیشه وقت هست که
>> دلش رو به دست بیارم، همیشه می تونم شام دعوتش کنم اگر الان یادم رفت یک شاخه
>> گل به عنوان هدیه بهش بدم، حتما در فرصت بعدی این کارو می کنم حتی اگر
>> هرچقدراون آدم با ارزش باشه مثل اون کتاب نفیس و قیمتی، اما وقتی که این باور
>> در تونیست که این آدم مال منه، و هر لحظه فکرمی کنی که خوب این که تعهدی
>> نداره، می تونه به راحتی دل بکنه و بره، مثل یه شیء با ارزش ازش نگهداری می
>> کنی و همیشه ولع داری که تا جایی که
> ممکنه ازش لذت ببری، شاید فردا دیگه مال من نباشه، درست مثل اون روزنامه حتی
> اگر هم هیچ ارزش قیمتی نداشته باشه...
>>
>>و این تفاوت عشق است با ازدواج
>>

روان شناسی زن ومرد (قسمت 3)

فصل دوم


حقوق زن ومرد جهان آول (مغرب زمین)


مردان وزنان مغرب زمین در زمینه تکالیف وضع مغشوشی دارند.بسیاری از کارها مانند بچه داری که طبیعت از زنان طلب کرده است در آن سرزمین از مردان خواسته می شود ودر عوض رانندگی کامیون از زنان خواسته می شود! 

در یک تحقیق اعلام شد که سرنوشت کانون های خانوادگی این است که از هر چهار مورد سه مورد با طلاق واز هم گسیختگی روبه رو می شوند.در این تحقیق ومشابه آن دوره زندگی زناشویی بین 1تا 3سال بر آورد شده است! 

بنابراین با تاسف باید پرسید که آیا تمدنی که مفهوم خانواده در آن تا این پایه متزلزل است تمدن آرمانی انسانی است؟ 

جالب است که بدانیددر یک تحقیق از ده هزار زن موفق غربی که زندگی زناشویی واجتماعی رضایت بخشی داشته اند پرسیده شد که :شماپایه های توفیق در زندگی داخلی خود را چه می دانید؟آنها در پاسخ به دو مورد اشاره کردند : 

1-تایید کردن همسران 

2-احساس لذت از انجام وظایف داخلی خانه 

مردانی که دارای زنانی تایید کننده اند زندگی زناشویی خوبی دارند خانمها هم راضی هستند.هیچ مردی از زندگی در کنار یک همسر نامهربانی که دائما از او انتقاد می کند احساس خشنودی ورضایت نمی کند. 

این بدان معنی نیست که ایرادات زنان وارد نیست .خیر!ما مردان ایرادات بی شماری داریم اما می توانیم نقد شمارا بر این نقصها زمانی که به نرمی وزبان خوش بیان می شوند تحمل کنیم واگر خدا خواست معایب را برطرف کنیم! 

شیوه زندگی اجتماعی شخصی مردم کشورهای جهان اول چنان است که از زن به عنوان یک وسیله تبلیغاتی وتجارتی استفاده می شود.ا 

در آن سرزمین مردها ساده ترین تکالیف راکه طبیعت به عهده آنها گذاشته استانجام نمی دهند .در جهان اول تعهد به زندگی -عشق به یکدیگر وحفاظت از کانون خانواده بسیار کمتر از اندازه آن در جهان سوم است. 

خوشبختی در تعریف کنفوسیوس یک احساس درونی ویژه است که تنها خود فرد باید آن را احساس کند. 

ودر این زمینه طبق آمارهای  خانم هایت در دهه های 80 و90 زنان آمریکایی احساس خوشبختی نداشته اند! 

در عین حال امروزه زنان ومردان در کشورهای جهان اول از ورود به کارهای اجتماعی تا فضایی در ادبیات تا ریاضی در کلیه مشاغل حضور فعال دارند وزنان موفق تر از مردان اند.

تو بودی ویک تن زخمی  

من بودم و یک کوچه خاکی 

تو بودی و حسرت یک آه 

من بودم وناله های یک چاه 

 

 شهادت یگانه بانوی عالم حضرت صدیقه زهرا (سلام الله علیها) برتمامی دوستدارانش تسلیت باد 

 

 

 

 

بخشیدن کسی که دوستش داریم





پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.
پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.
وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد.
فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟
شوهر فقط گفت : عزیزم دوستت دارم
عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. بعلاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.
گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.
اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.
حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند.


حسرت آدمهای در حال مرگ

یه پرستار استرالیایی بزرگ‌ترین حسرت‌های آدم‌های در حال مرگ رو جمع کرده و پنج حسرت رو که بین بیشتر آدم‌ها مشترک بوده منتشرکرده. :

اولین حسرت: کاش جرات‌اش رو داشتم اون جوری زندگی می‌کردم که می‌خواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن.

حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمی‌کردم.

حسرت سوم: کاش شجاعت‌اش رو داشتم که احساسات‌ام رو به صدای بلند بگم.

حسرت چهارم: کاش رابطه‌هام رو با دوستام حفظ می‌کردم.

حسرت پنجم: کاش شادتربودم.

اگر وقت ندارید کتاب بخونید

:



:

اگر وقت ندارید کتاب بخونید ، ولی خیلی دوست دارید بعضی کتابها رو بخونید
مشکلتون خیلی راحت حل میشه
بروید به این سایت

کتاب مورد نظرتون رو دانلود کنید
توی ماشین یا قبل از خواب ، یا هر جای دیگه که شما مناسب میدونید
فایل کتابتون رو اجرا کنید
مثل لالائی براتون اجرا میشه
چون این کتابها ، صوتی هستش
چشماتون دیگه خسته نمیشه
واقعا دیگه از این راحت تر فقط خوردن قرص کتاب هست که فعلا اون امکان نداره