من نوشت
تنهایی دردی است که انسان را وادار می کند فریاد بکشد ٬-قهر کند -دعوا کند برای این که توجه دیگران را به خود جلب کند .انسان تنها مانند یک غریق در امواج آب دست و پا می زند -غافل از اینکه این دست و پازدن فقط موجب می شود تا سریع تر غرق شود.
از تنهایی نترسیم !تنهایی شاید اولش سخت است مثل اکثر عادتهای انسان !اولش سخت است ولی وقتی عادت می کنی و با اعماق وجودت ارتباط می گیری -خیلی هم لذت بخش است !لا اقل لذت بخش تر از هم صحبتی با کسانی که درکت نمی کنند !!
تنهایی و سکوت و سر زدن به خود شیوه بزرگان است ! و نعمتی است که خداوند فقط شامل حال بندگان خاص خود می کند !تنهایی شیوه زیستنی است به سبک بزرگ مرد تاریخ در هزار تو ی غار حرا !!
مذهبی
نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.
گفتم به پیری رِسَم و توبه کنم
آنقدر جوان مُرد و یکی پیر نشد
یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، نماز توبه یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد (که البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد). این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند.
نحوه انجام نماز: در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود. سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود. در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود. بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود و در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید) و در انتها گفته میشود:
یَا عَزِیزُ یَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ المُؤمِنیِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت
نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند. (انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا... ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.)
التماس دعا
تاریخی
ﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺎﻡ حسن ﻣﺠﺘﺒﯽ (علیهالسلام) ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﺧﻄﺒﻪ می خوﺍﻧﺪ و چشم ها ﺣﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﻣﺤﻮ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ بودند ﺗﺎ ﺍین که ﮐﻼﻣﺶ ﺑﻪ پایان ﺭﺳﯿﺪ...
ﻣﻌﺎﻭیه ﻣﻠﻌﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ نمی توﺍﻧﺴﺖ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﯾﺎ ﺍَﺑﺎﻣُﺤﻤّﺪ! ﻗﺮﺁﻥ می فرﻣﺎﯾﺪ: (ﻻ ﺭَﻃﺐٍ ﻭَّ ﻻ ﻳﺎﺑِﺲٍ ﺍِﻻّ فِی ﻛِﺘﺎﺏٍ ﻣُﺒﻴﻦ) ﻫﻴﭻ ﺗﺮ ﻭ خشکی ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍین که ﺩﺭ ﻛﺘﺎب مبین (قرآن) ﺍﺳﺖ. شما ﻫﻢ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮﯾﺪ ..!
ﭘﺲ می توﺍﻧﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ: (ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ یک دﻓﻌﻪ دست ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀِ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ) ﺭﺍﺑﻄﮥ ﺭﯾﺶ ﻣﻦ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ است؟!
ﺍﺷﺮﺍﻑ و بزرگان ﺣﺎﺿﺮ در مجلس ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ (محاسن ﺍﻣﺎﻡ علیهالسلام ﭘُﺮ پشت ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﯾﺶ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮐﻢ ﻭ ﮐﻮﺳﻪ ﻭﺍﺭ)
حضرت در جواب ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻣﮕﺮ این آیه را ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯼ:
(ﻭَ ﺍﻟْﺒَﻠَﺪُ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺐُ ﻳﺨَْﺮُﺝُ ﻧَﺒَﺎﺗُﻪُ ﺑِﺈِﺫْﻥِ ﺭَﺑِّﻪِ ﻭَ ﺍﻟَّﺬِﻯ ﺧَﺒُﺚَ ﻟَﺎ ﻳﺨَْﺮُﺝُ ﺇِﻟَّﺎ ﻧَﻜِﺪًﺍ) ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﮔﯿﺎﻫﺶ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ (ﺧﻮﺏ ﻭ زیاد) ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ ﺍﻣّﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺒﯿﺚ ﺷﻮﺭﻩ ﺯﺍﺭ، ﺟﺰ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻢ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ. (ﺍﻋﺮﺍﻑ؛ﺁﯾﻪ ۵۸)
(ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﻣﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ جملۀ ﺍﻭﻝ ﺁﯾﻪ ﻭ ﺭﯾﺶ ﻧﺤﺲ ﺗﻮ ﻣﺼﺪﺍﻕ جملۀ ﺩﻭﻡ ﺍﺳﺖ)
ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺯﺩﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ... ﻋﻤﺮوﻋﺎﺹ ﻣﻠﻌﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻏﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﻧﯿﻔﺖ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻧﺸﺎﻥ ﺷﻤﺸﯿﺮﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺸﺎﻥ ﮐﺎﻣﻞ ...
ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﺑﺎ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺧﺮﺍﺏ ﻟﮕﺪﯼ ﺯﺩ ﺑﻪ ﻋﻤﺮوﻋﺎﺹ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ...
ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺤﻞ؛ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺿﯿﺎءﺁﺑﺎﺩﯼ؛ ص ۳۵۴
روان شناسی
. ریشه دار باش
ریـــشه ی تو، فـــــهم توست.
یک سنگ به اندازه ای بالا می رود که نیرویی پشت آن باشد.
با تمام شدنِ نیرو، سقوط و افتادن سنگ طبیعی است.
ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن!!
که چطور از زیر خاک ها و سنگ ها
سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را می شکند
و سربلند می شود.
اگر تو به اندازه ی این گیاه کوچک، ریـــشه داشته باشی،
از زیر خاک و سنگ، و از زیر عـــــادت و غـــــــریزه
و از زیر حـــــرف ها و هــــــــــوس ها سر بیرون می آوری
و افتخار می آفرینی.
ریـــشه ی تو، همان فـــــهم توست !!
پولدارى؛
منش است و ربطى به میزان دارایى ندارد...
گدایى؛
صفت است ربطى به بى پولى ندارد...
دانایى؛
فهم و شعور است و ربطى به مدرک تحصیلى ندارد...
نادانى؛
یاوه گویى است و ربطى به زیاده گویى ندارد...
دشمن؛
نمایشى از کمبودها و ضعف هاى خویش است و ربطى به بدسرشتى و بدخواهى طرف مقابل ندارد...
یار؛
همدلى است و ربطى به همراهى و پر کردن کمبود ندارد...
روان شناسی
تا بحال شده که ازتون بپرسن چاى میخورى یا قهوه بگید فرقى نمیکنه؟ بپرسند پرتقال دوست دارى یا نارنگى بگید فرقى نمیکنه؟ بپرسند براى شام کجا بریم؟
بگین فرقى نمیکنه؟
هیچ فکر کردین چرا نباید چیزى براتون فرق بکنه یا نکنه؟ وقتى براى خودتون همه چیز بى تفاوت هست و اونقدر اعتماد به نفس ندارین که نظرتون را محکم ابراز کنین چرا باید براى دنیا و کائنات فرق کنه که شما اصلا وجود دارید یا وجود ندارید؟ وقتى خودتون نمیدونید چى مى خواهید چرا انتظار دارید که کائنات بدونه چى به شما بده؟ وقتى نمى دونید چه شغلى را دوست دارید، چه مقدار درآمد ماهانه براى زندگى ایده آل شما لازمه، چه خونه اى چه ماشینى، چه همسرى جواب آرزوهاى شماست، خدا و دنیا و کائنات در مقابل شماى بى تفاوت چه تصمیمى باید بگیرند؟
از همین حالا از بى تفاوتى دربیایید
خواسته هاتون را لیست کنید
بهترین هاشو دستچین کنید
وقتى خودتون هدفتون را مشخص کردید دنیا و کائنات هم از بلاتکلیفى درمیان و متوجه میشن که در چه زمینه اى باید دست بکار بشن.
از امروز بین پرتقال و نارنگى، بین غذاها، بین رنگها و... فرق قائل بشید! یعنى سقف اعتماد به نفستون را بالا و بالاتر ببرید و هدف هاى مشخصى براى خودتون تعیین کنید.
من نوشت
قهرمانان ایران ! درود بر شما !!
درود بر شما که در این روزهای سخت تحریم و فشارهای اقتصادی نام ایران و ایرانی را پر آوازه ساختید
و ثابت کردید که با دستان خالی هم می توان پنجه در پنجه قوی ترین اسطوره های فوتبال انداخت.
شما به نا امیدان و خودباختگان ثابت کردید که هرجا هویت ایرانی خود را پیدا کنیم پیروزیم و سرافراز !
هرچند که در ظاهر ببازیم یا نتوانیم صعود کنیم ولی طعم شیرین پیروزی در کام ماست .
پیروزی که به بهای غیرت و تلاش خستگی ناپذیر شما بدست آمد ،
و تا سالهای سال هرکجا یک ایرانی درد مند می شود قوت قلب اوست .
پیروزی که نه تحریم در آن اثر داشت و نه تبلیغات مسموم ! برچسب تروریست به شما نچسبید و نمایش عالی از فرهنگ و تمدن ایرانی نشان دادید .
خدا قوت ! خدا قوت قهرمان !قهرمانیت مستدام !!
ادبی
به نام خداوند مهرورز
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
زسمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد، نشانه ی چیست ؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی ، شگفت کسی ، آن چنان که می دانی
کسی که نقطه آغاز هرچه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
توی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
قیصر امین پور
پی نوشت :
این روزها بد جور دلم گرفته ،
دلم به هوای نسیمی ، خبری ، اثری به دیوار سینه می کوبد.
چشمهایم بهانه باران می گیرد.
ازمیان همان نماز های نصفه و نیمه ،
همان حجابی که گهگاه بر سپیدی روحم پرده می کشد،
همان نگاهی که ساعت ها تورا گم می کند
و کلی ذکرهای درست و غلط می خواند تا متوجه حضورت شود،
می خواهم دوباره رد پایت را پیدا کنم !
هرجمعه ردپایی میشود بر راه آسمان
هوای دل طوفانی است ، آقا جان زودتر بیا !
شدم او کار پیدا کرده متعجب شدم! مراقبت از یک پیرمرد 87 ساله!
از او پرسیدم آیا برای نیاز به پول این کار را می کند، پاسخش من را متحیر کرد!