با سلام و صلوات به روح تمام مسافرین عزیز . |
عبید زاکانی | |
---|---|
نام اصلی | خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی |
زمینه کاری | شاعر و نویسنده |
ملیت | ایرانی |
زادروز | 701 هجری قمری توابع قزوین |
مرگ | ۷۷۲ ه.ق ذکر شده اصفهان یا بغداد |
جایگاه زندگی | قزوین، بغداد، فارس |
در زمان حکومت | شاه شیخ ابواسحق اینجو شاه شجاع مظفری |
لقب | ارباب الصدور |
سالهای نویسندگی | قرن هشتم هجری قمری |
سبک نوشتاری | طنزپرداز |
تخلص | عبید |
دلیل سرشناسی | نسبت داشتن او به خاندان زاکان |
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر و نویسندهٔ طنزپرداز فارسیزبان قرن هشتم هجری است که طبق قراین موجود*[۱] در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ه.ق. در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود[۲] .
فهم
هم چنان که در بخش ادراک بیان شد فهم یک طبقه از دریافت است.فهم فرآیندی بسیار پیچیده در موجود زنده دارد.تحقیقات اخیر نشان می دهد که گیاهان نیز می فهمند.
مادر زندگی روزانه کارهایی می کنیم که در مجموع ساده بشمار می آیند وبیش از 40 گرم مغز نیاز ندارند.شاید یکی از کارهای سخت مغزی درس خواندن باشد که برای این کار همام 40گرم مغز کافی است.درحالیکه خداوند1500گرم مغز به انسان مرحمت کرده وماهنوز سرگردانیم!
اولین نیاز مادر فرآیند فهم قشر مغز است. پس از آن ما به تجارب شخصی( self-expreince) نیاز داریم. تجربه های شخصی مادر فرآیند فهم موثرترین وثمربخش ترین عناصر است.
من همیشه درخواست کرده ام که فرزندان خود را مستقل بپرورانید .مادر فرآیند فهم نیاز بسیار زیادی به تجربه شخصی داریم-ماباید خودمان درس بخوانیم-باید در راه رفتن آنقدر بیفتیم تاراه رفتن رایاد بگیریم. امروزه باکمال تاسف بعضی والدین چنان با بچه ها ودر خدمت آنها زندگی می کنند-با آنها درس می خوانند -دیپلم ولیسانس می گیرند که در واقع فرزندانی بار می آورند که معلول روانی اند!
|
راه یافتن شرک به دل انسان از راه رفتن مورچه سیاهی بر روی یک سنگ سیاه در دل یک شب تاریک پنهان تر است. پیامبراکرم (ص)
1- معانی شرک:
اول، به مفهوم همکاری و مقارنت(شرکت) که در نقطه مقابل انفرادی عمل کردن است و دوم، به معنای شیء ممتد و مستقیم است. شرک از منظر قرآن، به معنای همتا و شریک قرار دادن چیزی با خداوند متعال است. ریشهی آن از ماده (شرک) است. بعضی از این مشتقات که در قرآن آمده عبارتند از: تشرک، یشرک، مشرک، مشرکین، مشرکون. [1]
وبلاگ سایه نوشت:
یکی از دوستانم که مانتویی بود ازدواج کرد شوهرش از او خواست که چادری شود و شد..
2. آن یکی به خواسته ی دوست پسرش چادری شد..
3. آن یکی دیگر پدرش گفته بود که اگر چادر سر نکند حق ندارد پایش را از خانه بیرون بگذارد...
4. آن یکی که خیلی هم تحصیل کرده بود به خاطر حجاب و پوشش نامناسبش کار مناسبی که
درخور تحصیلاتش باشد گیرش نمی آمد...چادری شد و همزمان استخدام..!!!
5. آن یکی از خانواده ی اصیل و نجیبی بود ..با این که دختر صاف و دل پاکی بود..
اما حجاب خوبی نداشت...خواستگاران فراوانی داشت..
ولی او از اینکه خواستگارها به اندام زیبا و لباس های زیبایش توجه می کردند
خوشش نمی آمد...زیبایی هایش را با چادر پوشاند...و شاهزاده ی نجیب روهایش را یافت..
مردی نجیب و با اصالت...
6.آن یکی درسش زیاد خوب نبود...برای اینکه در چشم معلم و استاد باشد چادری شد..
و شاگرد اول کلاس..!!
آن یکی...
آن یکی...
آن یکی چون خدایش گفته بود " بپوشان خود را از دید نامحرم " قربة الی الله گفت..
و چادر به سر کرد...
در نیویورک، در ضیافت شامی که مربوط به جمع آوری کمک مالی برای مدرسه مربوط به بچه های دارای ناتوانی ذهنی بود، پدر یکی از این بچه ها نطقی کرد که هرگز برای شنوندگان آن فراموش نمیشود...ادامه مطلب ...
ای دنیا مرا با توچکار؟
هرگاه بسویت آمدم
چون عروسان عشوه گر پنهان شدی
وهرگاه از تو گریختم
باکمندت به دامم انداختی !
هر وقت به تو خندیدم
از کتاب قصه ات غصه ای بیرون کشیدی
وهروقت گریستم
شعبده ای نو رو کردی!
تقدیر نانوشته من این است
که بر تنه تو پیچکی رونده باشم
حتی اگر در طالع من خورشید نباشد
برمرداب تو گل نیلوفری باشم
حتی اگر سهم من جزلجنزاری نباشد
وبر آسمان تو ستاره ای باشم
حتی اگر ستاره ام غیر ازسهیل نباشد!
مقایسه روانشناختی زن ومرد
در حقیقت دریافت انسان به دوطبقه اصلی تقسیم می شود.یک طبقه از دریافت perception
است که به درک یا ادراک ترجمه شده است.طبقه دیگر دریافت انسانی است undrestanding
که فهم ترجمه شده است.
درک پدیده بسیار پیچیده ای است که نیاز به لوازم متعددی دارد:
1-برای وقوع یک (درک)خاص باید محرکه ای وجود داشته باشد.مثلا:برای درک بینایی باید از یک شی نوری بتابد.
2-برای انجام عمل ادراک یک گیرنده حساس لازم است.گوش -چشم -پوست وبینی گیرندگان ما هستند.
3-مسیر سالمی باید بین مغز وگیرنده وجود داشته باشدکه عمل ادراک بدرستی صورت بگیرد.
4-برای یک ادراک درست باید مغز سالم داشته باشیم.
مقایسه ادراک در دوجنس
امشب آسمان مدینه نورباران است. در کوچه های شهر عطر سیب پیچیده! وخدا از همیشه نزدیکتر به صمیمیت دلها است!
نمی دانم کدامین سروش آسمانی مژده ولادتت را برایم آورد؟
نمی دانم کدامین شهاب نور ولایتت را برزمین رساند؟
نمی دانم کدامین شعر عاشقانه تورا سرود؟
نمی دانم....
ماه روی تو مایه روشنی دنیا
وخیال دلربایت مایه الهام تصویرها
نمی دانم از کی به تو عاشق شدم ؟
چراکه سر عشقت از ازل بامن بود
باتو تنهاییها میل رفتن می کنند
دلتنگیها برای ترکم شتاب می گیرند
شعرها عاشقانه تعبیر می شوند
وعاشقانه ها ابدی می گردند
هزار سبد گل سرخ نثار نگاهت
آیت الکرسی -کوثر ونور بدرقه راهت
نغمه بلبلان ترنم سلامت
یاسین وطاها از جنس کلامت
رگبارهای بهاری تند وبی بهانه
بر کویر دلم می تازند
سبزی نام تو با عطر خاک آمیخته
مادرم زهرا !میلادت مبارک!
به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.
به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.
به بچه هایی فکر کن که گفتند :
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.
به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.
به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند
و بعد "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،
و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.
من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ،
ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند،
سوگواری می کنم.
من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که :
آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،
و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند،
گریه می کنم.
به افراد دور و بر خود فکر کنید ...
کسانی که بیش از همه دوستشان دارید،
فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید،
در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید.
قدر لحظات خود را بدانید.
حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !