مهدویت
آیا رجعت اتفاق می افتد؟
در اینکه رجعت اتفاق می افتد شکی نیست. چرا که هم در قرآن آیاتی درباره ی
آن داریم و هم در روایات و هم عقل ما به لزوم رجعت گواهی می دهد. برخی
از این دلایل را با هم می خوانیم:
دلایل قرآنی:
اول:
«روزی از هر امتی، گروهی از کسانی که ما را تکذیب کردند محشور می کنیم و سپس آنها نگه داشته می شوند.» (آیه 83 سوره ی نمل)
همین که در این آیه آمده است: «گروهی از مردم...» به خوبی نشان می دهد که
منظور از حشر در این آیه، حشر در قیامت نیست. چرا که در قیامت همه ی
مردم مورد محاسبه قرار می گیرند.
این آیه روشن ترین آیه ی رجعت است.
دوم:
«همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را در دنیا، آن روزی که شاهدان اقامه شوند، یاری خواهیم نمود.» (آیه ی 51 سوره ی مؤمن)
خداوند که دروغ نمی گوید، وعده ای که نخواهد عمل کند هم همینطور، با این
حال پیامبران بسیاری را سراغ داریم که در این دنیا یاری نشده اند.
تقریباً همه ی پیامبران الهی یاری نشده اند! حضرت نوح (علیه السلام) 950
سال قومش را هدایت کرد و تنها 40 نفر از آنان به راه راست آمدند! وعده ی
الهی در آینده و با رجعت محقق خواهد شد.
سوم:
«ما تو را نفرستادیم مگر برای بشارت و بیم همه ی مردم جهان...» (آیه ی 28 سوره ی سبأ)
از آنجایی که دعوت پیامبر اکرم (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) هرگز
جهانی نشد، و این «همه ی مردم جهان» شامل همه ی نسل ها و عصرها می شود،
باید به این نتیجه رسید که فرصتی برای محقق شدن این وعده روی خواهد داد.
دلایل روایی:
اول: احادیثی از این دست:
«اولین شخصی که به دنیا رجعت می کند حسین بن علی (علیه السلام) است....» (امام صادق علیه السلام) (1)
یعنی احادیثی که به رجعت امام حسین (علیه السلام) اشاره می کنند.
دوم: احادیثی شبیه به این مضمون:
«رسول خدا و امیرالمؤمنین (علیه السلام) به زودی به دنیا بازگردانده می شوند.» ( امام باقر علیه السلام) (2)
نکته ی مهم: احادیث رجعت از آن دسته احادیثی است که به حد تواتر رسیده
یعنی آنقدر از راویان مختلف نقل شده است که شکی در صحت آن نیست. این
احادیث از بالاترین درجه ی اعتبار برخوردارند. (4)
دلایل عقلانی:
اول:
خداوند عادل است و عدل خداوند ایجاب می کند
که برخورداری از نعمت ظهور را به همه ی مردمی که منتظرش بوده اند،
ارزانی کند نه فقط مردم آخرالزمان.
دوم:
برخی از
کفار، جنایاتی مرتکب شده اند و بی آنکه مجازاتی در این دنیا گریبانشان را
بگیرد، مرده اند و به دوزخ برزخ رفته اند. در حالیکه وعده ی خداست که
فاجران در همین دنیا، مکافات عمل خویش را می بینند.
علاوه بر آن، برخی از کمالات فقط
در دنیا به دست می آیند. مؤمنانی که مثل ائمه ی اطهار (علیه السلام) به
شهادت رسیده اند و یا به نحوی نتوانسته اند مراتب کمال خود را طی کنند،
باید فرصتی داشته باشند که به دنیا بازگردند و جبران مافات کنند.
سوم:
قرار است حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه
الشریف) حکومت جهانی تشکیل بدهند. گرویدن برخی از مردم به دین اسلام در
گرو رجعت برخی پیامبران است. مثلاً در حدیث آمده است که وقتی پیامبر اکرم
(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) رجعت می کنند بسیاری از مردم به دین
اسلام، می گروند. (5)
رجعت تناسخ نیست
در پایان این دو مقاله، باید بگوییم که رجعت امری تایید شده از سوی
امامان معصوم ما و تناسخ امری باطل است. تفاوت تناسخ و رجعت در این است
که روحی که در تناسخ بازمی گردد به جسم دیگری می رود ولی روح در رجعت به
جسم پیشین خود گره می خورد.
-=-=-=-=-=-=-
پی نوشت:
1.حر عاملی، محمد، الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، ص 430
2.همان، ص 379 و بحارالانوار، ج 53، بحث رجعت، احادیث 21، 22، 24، 72
3.بحارالانوار، ج 53، ح 9، 20، 23، 66
4.همان، ص 42
5.همان، ص 64
منایع:
1.ضمیری، محمد رضا، رجعت
2.خادمی شیرازی، محمد، رجعت
3.با استفاده از سخنان اسماعیل شفیعی سروستانی درباره ی رجعت.
سلام عزیزم
از زیبایی موزیک هرچی بگم کم گفم
این چندمین دوره که دارم گوش میدم
میشه لینکشو بدید بهم؟
و مطلبتون هم بسیار عالی بود.
زیرش فلش دانلود داشت
مرسی
با اجازتون میخوام بذارم تو وبم برا دانلود...بدجور این آهنگ احساسمو آشفته کرد....خیلی زیباست....هنوز دارم گوش میدم
سلام دوست خوبم
خوش به سعادتت چون فقط احساسات پاک با این نواها آشفته می شود.
خوشحال می شم که اتنخابش کنی.
سلام
درود برشما با مطالب مورد نیاز وخوبتان
سلام استاد
تشکر از حضورتون. موفق و پیروز باشید.
__ _█████____████
___████__████_███
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█
________█
آپم. . .
تسلیت به امام زمان عج
تسلیت گویم تو را آقا پذیرا می شوی؟
چشم گریان ت کنم ، راضی تو از ما می شوی؟
تسلیت مولا،که داغت تازه شد در این زمان
فاطمیه آمد و شد قامت زهرا کمان
تسلیت از بابت توهین های آن عمر
بابت آن سیلی و این قصه ی مسمار در
تسلیت ها من بگویم بهر آن ضرب لگد
چون که آن نامرد دون بر مادرت زهرا بزد
من بگویم سینه اش از زخم میخ در چه شد ؟
یا از آن محنت که موجب بر سقوط غنچه شد
تسلیت چون ضربه ی شلاق بر بازو نشست
شد کبود و غصه ها چون زخم در دلها نشست
آن ملاعین زمان ناموس حق را حد زدند
معذرت از جمله ام ، چون مادرت بی حد زدند
چون که دست آن لعین بر صورت زهرا نشست
اشک و خون یکجا به قلب پر غم مولا نشست
سلام دوست خوبم
ان شاالله که مانند اسمت زندگیت هم سرشار از یاد حضرت فاطمه (س) باشد.
kash zodtar miomad...dsaram divone misham inja beine inhame dard,,,
beine inhame dorogh....
سلام دوست گلم
هر موقع دلت شکست برای فرج آقا دعا کن که ان شاالله با دعاهای ما فرجش نزدیک می شود.
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
السلام علیک یا منتقم فاطمه الزهرا(س)؛مهدی(عج) ادرکنی
سلام بزرگوار
با تشکر از اینکه ما را در این مدت وبلاگ مهدی(عج) را تنها نگذاشتیدامیدواریم که در ایام فاطمیه دعا برای فرج و سلامتی مهدی(عج) را فراموش نکردید...
مدتی توفیق به روزرسانی و خدمت نداشتیم....انشاالله در آینده...التماس دعای فرج
سلام و سپاس از حضورتون
ان شالله همگی از منتظران واقعی ظهور مولایمان باشیم.
سراب عرفان=نقذ فلسفه و تصوف+ترویج معارف مکتب اهل بیت-علیهم السلام-.
سنت فاطمه سلام الله علیها
چادرازسرنمى گیرم حتى اگر خاکى باشد
سلام دوست خوبم
کاش همیشه به این سنت عمل کنیم ! !
ممنون که سر زدی رها جان
خیلی خوشحالم کردی
سلام دوست عزیز
منم از بودن شما خوشحالم.
اول از همه دعا می کنم که عقل هایمان را فدای مصلحتمان نکنیم.آمین.
سلام.
ممنون از همت و پیگیری شما در مطالب آیینی...
در ایران وقتی می خواهند شخصی را از سر راه بردارن یا خرش می کنند یا شیرش!!
از خوندن مطالب یاد این آیه افتادم...
می خواهند نور خدا را با دهان های خویش خاموش کنند اما...
دلایل قرآنی، روایی و عقلی همه دارن این تصویر رو نشان می دهند
1. پیامبر ما رسالت جهانی داشته و آن را انجام نداده است
2. رجعت با شواهد قرآنی مشمول اشخاص شرور می شود ولی به صالحین هم میشه تعمیم داد در حالی که عذاب دو بار مردن برای اشخاص شرور آمده
3. کسانی که شهیدشان کرده اند از کمال باز مانده اند و در نتیجه شهدا نقصان داشته اند!؟
4. کسانی که به کمال نرسیده اند چگونه راهبر و امام می شده اند
5. خداوند بسیاری از ائمه را یاری نکرده است و اگر رجعتی نباشه و ...خدا دروغ....
6. صفت عدل خداوند تا زمان انجام رجعت نقص دارد
7. کلا هدف از مردن یه عده آدم چی بوده؟! یه خواب طولانی جهت استراحت؟! و در نهایت فقط آدم های میانه رو مشمول رجعت و وحشت دو بار مردن نمی شوند
8. پیامبر صرفا یه بیم دهنده نیست و باید حکومت رو تشکیل بده!
انصافا این همه بی احترامی به مقام خدا و پیامبر و ائمه و صالحین و شهدا در یه مقاله نمی گنجد...مقاله دوم کدوم بود؟!
سلام
ماشاالله کامنتی زدید که اندازه یک تکلیف شب وقت می بره!
من کلام شهید مطهری را در مورد رجعت این جا می آرم که به نظرم خیلی رساتر وکامل تر از حدسیات خودمه !
رجعت در اعتقاد شیعه
امامساله رجعت.رجعت مثل قیامت نیست.قیامت از ضروریاتاسلام است و اگر کسى منکر قیامت باشد اصلا نمىشوداو را مسلمان شمرد و در ردیفمسلمانان نیست.مساله رجعت به این شکل نیست،تازه کسانى که معتقد هستند مىگویند که از ضروریات و مسلمات مذهب شیعه است.از مرحوم آقا شیخ عبد الکریم هم که راجع به شریعت سنگلجى(که منکر رجعت بود) سؤال کردند، گویاجواب داده بود: نه، از ضروریات اسلام نیست، و شایدگفته بود از ضروریات شیعه هم نیست.ولى البته شاید در علماى شیعه یک نفر، دونفر هم نمىشود پیدا کرد که رجعت را انکار کنند.
آنهایى هم که قائل به رجعت هستند، بعضى به سبک محدثین همین طورمعتقدند که عینا مثل قیامت مىشود، یعنى واقعا همین مرده ها از همین خاک زنده مىشوند.
عدهاى دیگر که یکى از آنهامرحوم فیض کاشانى است (1) [طور دیگرى معتقدند].
دیگران اصلا در مقام توجیه برنمىآیند، مىگویند به ما گفته اند رجعت، ما هم مىگوییم رجعت، ما چه مىدانیم کیفیتش چگونه است؟بحثى نمىکنند.ولى مثل مرحوم فیض معتقد هستندکه رجعت نظیر این چیزى است که امروز علماى ارواح مىگویند.اینحرف علماى ارواح تا چه حد درست استی ا نادرست،به جاى خود، ولى نظیر این است که مىگویند مثلا مشاهده شده کثیرا که یک نفر در حال بیدارى، روح میتى را به صورت یک شبح و یک جسم خاص رقیقى که با این جسمها فرق داشته [حاضر]کرده و آنرا دیده است.اگر حرف اینها را قبول نکنیم، نظیراین را اهل مکاشفه زیاد گفته اند.اهل مکاشفه زیاد ادعا مىکنند که ما در حالىکه در حال خاصى از مکاشفه هستیم ارواح مؤمنینرا مشاهده مىکنیم و مىبینیم، مىآیند و با ما حرف مىزنند.
یک وقتى همین جا نقل کردم که از مرحوم آقا سید جمال گلپایگانى از این قضایا زیاد نقل مىکنند(واقعا هم مرد فوقالعاده اى بود)که از آن جمله من از پسرشان پرسیدم، گفت اتفاقامن خودم آنجا بودم(ایشان واقعا مرد خیلى پاک و وارسته اى بوده)که پدرم بعد از نماز شب به من گفت: برو ببین آقا شیخ محمدحسین فوت کرده (2) ؟گفتم: چطور؟گفت: برو تحقیق کن.رفتم تحقیق کردم، دیدم همان شب در همان لحظات قبل فوت کرده.قضیه چه بود؟[پدرم]گفت: من در قنوت نماز وتر، مرحوم آقا ضیاء را دیدم در حالى که مىآمد.گفتم: کجامىروى؟گفت: آقا شیخ محمد حسین فوت کرده، من به تشییع جنازه او مىروم.
نظیر اینها را البته اهل مکاشفه زیاد ادعا کرده اند.در اخبار و احادیث ما هم این چیزها خیلى زیاد است.نمىخواهم بگویم همه آنها درست است ولى اینقدر زیاد است که دیگر همه را نمىشود رد کرد.یک نمونه اش را مىگوییم که وقتى حضرت زهرا(س) مىخواستند به دنیا بیایندو زنهاى اهل مکه از کمک کردن به حضرت خدیجه(س)
.............................................................. 1.فیضکاشانى یک مرد ذوحیاتین است، یعنى هم یک مردمحدث فقیهى است و گاهى در آن کار محدثى و فقاهتش هم خیلى قشرى مىشود، و هم ضمنا یکمرد حکیم و فیلسوفى است.یک مرد ذو جنبتین است. 2.مرحوم آقا ضیاءعراقى و مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانى هر دواز علماى طراز اول بودند و به فاصله یک هفته رحلت کردند.
صفحه : 662
امتناع کردند، چهار زن آمدند آنجا براى اینکه به او کمک بدهند.پرسید: تو کى هستى؟یکى گفت: من حوا هستم،دیگرى گفت: من آسیه هستم، دیگرى گفت: من مریم هستم و...اینها همان تجلى کردن و ظاهر شدن روحهاست با بدنهاى مثالى در این دنیاى مادى،که اگر حرف علماى ارواح - که امروز ادعا مىکنند- راست باشد، این یک تایید علمى است بر آن چیزى که اولیاى دین یا اولیاى عرفان و مکاشفه گفته اند.
اشخاصى مثل مرحوم فیض کاشانى معتقدند رجعتى که درآینده خواهد شد، نه این است که مرده ها از قبر زنده مىشوند، بلکه معنایش این است که در یک وضع خاصى عده اى از ارواح - به همین شکلى که عرض کردم - در این دنیا ظاهر مىشوند.
افرادى مثل مرحوم شاه آبادى(که در تهران بود و مرد باذوقى بود)و بعضى افراد دیگر معتقدند بسیارى از موارد که در قرآن نام ملائکه آمده، اینهاهمان ارواح اند نه ملائکهاى که از سنخ انسان نبوده اند.مثلا قرآن تصریح مىکند که در جنگ بدر یا جنگهاى دیگر گروهى از ملائکه به نصرت مؤمنین آمدند.عدهاى اینطور مىگویند و به نظر من حرفشان درست است(قرآن هیچ وقت قول نداده ملائکه را تعریف کند و بگوید چیست.ملائکه در قرآن گاهى اساسا با قواى طبیعت تطبیق مىشود، گاهى شامل یک ملک مقرب مثل جبرئیل مىشود، و گاهى موجوداتى است در همین دنیا که از چشم ما مخفى است، به قول امروزیها دو بعدى یا شش بعدى و هفت بعدى است که ما نمىدانیم، و احیانابه ارواحى که در این دنیا ظاهر مىشوند اطلاق مىشود).عقیده عده اى این است که در جنگ بدر آن ملائکهاى که قرآن مىگوید چهار هزار ملائکه آمدند که شما را یارى کنند - که یارىشان هم به تعبیرقرآن فقط براى تقویت قلب بود نه یارى عملى- اینها انسانهایى بودند که آنها را رجعت داده بودند اما رجعت به این معنا، یعنى آنهایى بودندکه از دنیایى دیگر در این دنیا ظاهر شده بودند.
بنابراین،مساله رجعت با مساله قیامت فرق مىکند.اولاخود مساله رجعت یک مساله صد در صد[ضرورى]نیست مثل قیامت.ثانیاکیفیت رجعت با کیفیت قیامت فرق مىکند، چون در کیفیت قیامت در قرآن تصریح شده که حشر از قبور مىشود ولى ما در باب رجعت چنین حرفى را نداریم.بعید نیست که به این شکل باشد.
- بین این آیه: «و من ورائهم برزخ الىیوم یبعثون» و اینکه به آن مؤمن آل یاسین فرمود:
صفحه : 663
«قیلادخل الجنة» چطور مىتوان سازگارى داد، در حالىکه مىدانیم این جنت، جنت بعد از برزخ است، چطور به او گفته شده وارد بهشت شو،در حالى که از فعل امر فوریت فهمیده مىشود؟ استاد: در قرآن تنها جنت مطرح نیست، جنات مطرح است و حتى بعضى از اینها با یک مضاف الیه هایى: «جنت خلد» ، «جنت عدن» مطرح است.دریک آیه قرآن «جنتى» آمده که از آن به «جنة الله»تعبیر مىکنند که دیگر مافوق اینهاست.از مجموع آیات قرآن مىشودفهمید که جنت یک جا نیست که مخصوص به آخرت باشد.حدیثى را شیعه و سنى نقل کردهاند که پیغمبر فرمود: «القبر اما روضة من ریاض الجنةاو حفرة من حفر النیران» (1) و اخبارتصریح مىکند قبر یعنى همان برزخ، برزخ یعنى همان قبر.
.............................................................. 1.بحار، ج 6/ص 275.
استاد شهید مرتضى مطهرى مجموعه آثار جلد 4 صفحه 660