قرآن میفرماید:
بررسی های گوناگونی برای چگونگی دفع و مبارزه با این امواج منفی صورت گرفته است.مثلا به همراه داشتن گل ،قرار دادن دست ها در آب جاری،دود کردن اسپند و...اما این روش های جالب در یک مورد اثر بخش نیست و آن زمانی است که این امواج عللی درونی داشته باشد.
آرام سازی با امواج روحی و روانی(دو موج روحی و روانی)
1-
امواج مثبت: انسان فطری مثبت بوده و دارای امواج و انرژی مثبت
میباشد.به طورمثال بچه پاک و معصوم و کاملاً مثبت است و دارای"اورا"یا
هالهای پاک و جذاب میباشد.اگر از "اورا"ی بچه عکس بگیریم،میبینیم که پاک
و مثبت است؛برای همین جذاب است.بچه هر چقدر که زشت باشد باز هم جذابیت
دارد و این به خاطر اورای پاک اوست.پس فطرت تمام انسانها پاک و مثبت
است.خداوند در قرآن میفرماید:" من از روح خود در انسان دمیدم."
2-
امواج ماند یا منفی: (شیطان)موج روحی و روانی منفی،"ماند"نام دارد که
این نام از مکتب راه هندو گرفتهشدهاست و از محیط
دریافتمیشود."ماند"مخرب روح و روان است و روح و روان را آزار میدهد. به
دو دستهی: مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود.
ماند مستقیم:هر چیزی
که در کتب الهی،اخلاقی و اجتماعی انسان را نسبت به آن آگاهی
دادهاند؛مثل:دروغگفتن،غیبتکردن،دزدیکردن،سرقت و تجاوزکردن به حقوق
دیگران و غیره.
ماند غیر مستقیم: هر چیزی که با انسان برخوردکند و
روح و روان انسان را از طریق محیط مورد تخریب
قراردهد؛مثال:مسخرهکردن،دستانداختن دیگران،حتی دیدن زباله،قطعکردن درخت و
غیره.
هر یک از این امواج منفی به صورت لایهی رسوبیشکل روی
"اورا"ی بچه را میپوشاند و هر طبقه لایه رسوبی باعث میشود که انسان
فاصلهی بیشتری از خداوند بگیرد.لایهها زیادمیشود و انسان و نیروی مثبت
اولیهی او را محصورمیکند.دیگر انسان آثاری از نیروی مثبت
اولیه،موفقیت،تکامل و آرامش نمیبیند.
دو روش برای مقابله با "ماند" غیر مستقیم:
1-
از در عشق و دل واردشدن:یعنی در مقابل منفی،مثبت پاسخ دهیم.شاید با خود
بگویید ما در مقابل فلان کس یا فلان موضوع منفی نداده و تحملکردیم اما
دوباره منفی دیدیم این چه اصلی است؟خیر،شما در مقابل منفی مثبت دادید اما
با احساسات و عواطف منفی؛یعنی ادای مثبت را درآوردید و این خلاف این اصل
است؛پس قبل از دادن امواج و عمل مثبت،احساسات و عواطف را باید مثبتکرد و
سپس عمل مثبت را انجامداد.
2- ردکردن:ماند را با زیرکی و درایت
ردکرده و اثرات منفی آن را دریافتنکنیم و آنان را از خود دور
کنیم؛مثل:حرفتویحرفآوردن یا توجهنکردن،سکوتکردن،سر راه هم
قرارنگرفتن،ایجاد حساسیت نکردن(مثلاً سیگار نکش یک حرف حق است ولی یکبار
گفتن آن کافی است.آمار نشان داده که اگر به این خانم و آقا این قدر گفته
نمیشد سیگارنکش،سیگار را ترکمیکرد ولی از بس گفته شدهاست،لجکرده و
هنوز سیگارمیکشد،تا حالا که مشکل ریه پیداکردهاست.)،چشم
گفتن،چشمپوشیکردن از بعضی حقایق و واقعیتهای زندگی.
3- هدف ما
از این پس این است:1- تقویت قوهی آگاهی و شناسایی ماند و اینکه امواج
ماند تازهای دریافت نکنیم.2-خود نیز امواج ماند آزاد نکنیم.پس از مدتی به
تطهیر و پاکیزگی روح خواهیم رسید.
میدان مغناطیسی و امواج
میدان مغناطیسی بدن انسان و تاثیر نماز بر آن
هارولدبور
از دانشگاه ییل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده،به وجود میدان
مغناطیسی در اطراف موجود زنده پیبرد.او با توجه به یک مولد الکتریکی که در
آهنربا در داخل سیمپیچ دوران میکند و جریان تولید میکند،سمندری را در
یک ظرف آبنمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند.الکترودهایی که در
این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل شدهبودند،یک جریان
متناوب را نشان میدادند.
زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام
داد،گالوتنومتر هیچ جریانی را نشان نداد.این بدان معنا بود که در اطراف
موجود زنده میدانی وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد.بور این وسیله را
بر روی دانشجویان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده نمود که این میدان در بدن
انسان هم وجود دارد وکاملا تابع رویدادهای اساسی زیست شناختی بدن است.او
این میدان را حیاتی نامید چون هرگاه حیات از بین برود،میدان حیاتی هم از
بین میرود.به گونهای که یک سمندر مرده در دستگاه هیچ پتانسیلی به وجود
نمیآورد.
تشکیل میدان مغناطیسی بدن: همانگونه که میدانید،در بدن ما
میلیون ها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک
الکتریکی این عصب ها صورت می گیرد.در اثر شار بار در اطراف آنها در بدن ما
یک میدان تشکیل میشود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیون ها عصب
به وجود می آید. امواج مغزی:دستگاه موجنگار مغز چهار نوع منحنی از امواج
مغزی را ارائه میدهدکه عبارتند از:آْلفا،بتا،دلتا
و تتا.ریتمهای دلتا
کندترین امواج مغزی با تناوب از 1تا3 دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب
عمیق ظاهر میشوند.بهنظر میرسد که ریتمهای تتا که دارای تناوب 4تا7 دور
درثانیه می باشند به خلق و خوی بستگی داشته باشند.ریتمهای آلفا از 8 تا 12
دور در ثانیه،در اوقات تفکروتامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه
قطع میشوند و بالاخره ریتمهای بتا با تناوب 13الی22 دور در ثانیه،ظاهرا
منحصر به نواحی جلوئی مغز،یعنی جایی که فعالیت های پیچیده مغزی رخ میدهد
میباشند.امواج آلفا امواج بسیار مهمی هستند که بوسیله هانسبرگر آلمانی
کشف شدند و به گفته وی با نوعی هوشیاری و خودآگاهی معطوف به درون ظاهر
میشوندو تغییرات فیزیولوژی مهمی در بدن ایجاد میکنند.
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر
حتما
تا به حالدرباره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاهای برق
چیزهایی شنیدهاید.بنابرتحقیقات پروفسور لای امواج مغناطیسی که از نیروگاه
های برق یا وسایل برقی مثل سشوار و ریشتراش برقی و...ساطع میشود به دی
ان ای سلول های مغزی آسیب میرساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین
میبرد.میدان های مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به دی ان ای مغز اثر منفی
دیگری به بدن دارند.این میدان ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن
میشوند.همانطور که میدانید نزدیک به 70%از بدن مارا آب فراگرفته و مولکول
های آب به صورت دوقطبی هستند و زمانیکه ما در معرض یک میدان مغناطیسی
خارجی قرار می گیریم،این مولکولها در جهت آن میدان قرار میگیرند و این
پدیده باعث میشود نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.
علاوه بر عوامل
خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث میشوند اختلال در میدان
بدن ایجاد شود.مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در
عصب در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسیته ساکن در بافت های
بدن ذخیره میشوند و میدانی که در اطراف این بارها بوجود میآیند در میدان
بدن ایجاد خلل میکنند.اینبارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر
است ذخیره میشوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی
عصب های بیشتر و مهمتری قرار دارند برای بدن به شدت مضر هستند.از جمله این
نقاط ناحیه سر و دستها و قسمت مچ پابه پایین است و در بین این سه قسمت،سر
اهمیت ویژهای دارد چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل درمیدان
مغناطیسی مغز باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز میشوند. به ظاهر ما روزانه
تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم،مثل موبایل یا سشوار و
غیره.اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدانی بسیار قوی هستیم و آن
میدان مغناطیسی زمین هست.عوامل داخلی اغتشاش در میدان بدن ما هم فعالیتهای
حیاتی و اجتنابناپذیری هستند که در تمام طول عمر ما در جریان هستند پس
چگونه میتوان اثرات سوء آنها که باعث اختلال در بدن ما و بیماری هایی مثل
سرطان میشوند را خنثی کرد؟
در اینجاست که باید گفت خداوند راه حل تمام
این سوالات را در یک عمل ساده که امکان آن برای همه افراد وجود دارد و بیش
از چند دقیقه هم وقت نمی برد و هیچ ضرری هم ندارد به انسان هدیه داده و آن
نماز است.
نماز و میدان مغناطیسی
آنگونه
که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست،بطور شگفتانگیزی
اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد،میدان مغناطیسی بدنش بر
میدان مغناطیسی زمین منطبق میگردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش
منظم میشود. یکی از نکات بسیار جالبی که پروفسوربور به آن دست یافته بود
این بود که دریافته بود که در بدن تمام دانشجویان مؤنث ماهی یکبار تغییر
ولتاژ شدید ایجاد میشود و میدان بدن به منظمترین حالت خود میرسد و به
همین دلیل است که زنان نیازی ندارند در این مدت نماز بخوانند.
اخیرا هم کشف شده است که قلب زنان منظمتر و قویتر از مردان میزندو دلیل آن همین تغییر ولتاژ است.
نماز و بارهای الکتریکی
همانطور
که قبلا اشاره شد بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود
میآیند هم بر میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سو دارند. و این اثرات در
نواحیای که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند،خطرات جدیتری ایجاد میکنند و
باید هرچه سریعتر از آن نواحی دور شوند.به طرز حیرتآوری میبینیم که این
نواحی دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته میشوند و بنابر تحقیقات صورت
گرفته بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که
سریعترین و ارزانترین و بیضررترین ماده برای این کار آب است و جالب
اینجاست که آب هرچه خالصتر باشد سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف
گسیل میدهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این
اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی
با
دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایدهالترین حالت قرار می
گیرند.علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود
میآید،تشعشع امواج آلفا و نیز توانایی مغز در تولید این امواج را افزایش
می دهد.
تاثیر افکار مثبت و منفی
اندیشه
و تفکر هر فرد در زندگی و آینده او ناثیر به سزائی دارد . اگر شخصی مثبت
اندیش باشد , طبعا آینده اش قرین موفقیت و دلخوشی و پیروزی خواهد بود ,
زیرا ضمیر باطن وی مرتبا نیک اندیشی و خوشبینی را به او دیکته می کند و این
حالت نیز در وجود وی ثبت می شود . در مقابل این اشخاص , اگر فردی نکات
منفی هر مطلب یا موضوعی را در نظر بگیرد و تمام وقایع و رویدادها و سخنان
دیگران را از جنبه منفی تجزیه و تحلیل و برداشت نماید , مسلما روزی برای
خود آینده ای پر از بدبینی و فشارهای عصبی بوجود خواهد آورد , زیرا این فرد
که امروزه دچار ناراحتی های عصبی و روحی شده است , یقینا در گذشته بذرهای
غلط و غرض آلوده ای را در دشت ضمیر خود کاشته است که اکنون می بایست محصول
نادرستی را نیز از کاشته های قبلی خویش برداشت نماید . این محصول ممکن است
به صورت حسادت های عمیق , سوءظن های بی جا , کینه توزی ها و نفرت ها و ...
بوده باشد و چنانچه این فرد در صدد مداوای خود برنیاید , ریشه این ناراحتی
های روحی را با هیچ دارویی نمی تواند بسوزاند یا خشک کند , مگر اینکه به
خود آید و عاقلانه رفتار کند و از نیروهای ذاتی خویش کمک بگیرد تا اینکه پس
از مدتی بتواند از احساسات و خواسته ها و توقعات بیجا و بی مورد خویش
بپرهیزد. شناخت نقطه ضعف ها در افراد می تواند سر آغاز رهایی از قید اسارت
افکار و اندیشه های منفی و نادرست باشد و سرفصل هائی است جهت برخوردهای
عقلی موجود در اشخاص مختلف .
افراد عاقل در جوامع سعی می کنند با هر کس
مطابق فهم و درک و شناخت اوصحبت و برخورد کنند و در مقابل آنها , افرادی که
دارای شناخت و فهم کافی نیستند در طول زندگی خود همیشه سعی دارند , خواست و
نظریات خود را به گونه ای به دیگران تحمیل نمایند و توجهی به علم , فهم ,
درک , احساس , عقل , شعور و ... افراد ندارند و در نتیجه حالتی پیش می آید
که آنها , افکار منفی را در وجود خویش رسوخ می دهند و موجب آزار روحی
دیگران و خودخواهی های خویش می گردند و خود پس از مدتی , گرایش منفی به دست
می آورند.
زمانی که افراد با چنین اشخاصی مواجه می شوند , برای
سلامت روح و روان خویش باید توجه داشته باشند , چنانچه فردی شروع به یاوه
گویی هایی درباره غرور و خودخواهی نمود و خواست های بی منطقی داشت , می
بایست اورا از جمع خود طرد نمایند و توجهی به گفته های بی محتوای او نکنند .
چون اگر با وی ادامه معاشرت دهند پس از مدتی گرفتار امواج منفی ذهنیات و
نظریات غلط وی می گردند.
هنگام رویارووی های اجباری با افراد بی
منطق و یاوه گو , باید سعی شود تا حد ممکن با گذشت و احتیاط با آنها رفتار
کرد و از شروع بحث های بی مورد با آنان خودداری نمود و در اسرع وقت با چنین
اشخاصی قطع رابطه کرد و حتی پس از جدا شدن از آنان سعی شود مطالبی را که
در بین شما و وی رد و بدل شده اند یا تمام خاطراتی که از برخورد با آن
افراد عصبی و ناراحت ایجاد شده اند را به دست فراموشی بسپارد , به طوری که
آن رفتارها به ضمیر باطن وی راه نیابد و در آن جای نگیرند که روزی موجب
بروز ناراحتی و گرفتاری های روحی شما گردند.
روش زدودن چنین خاطراتی
بدین ترتیب است که باید به طرقی عاقلانه آن محیط را ترک نمائید و قدری پس
از دور شدن از آنجا , در ذهن خود اندیشه های مثبت را پرورش دهید . فرضا" با
خود بگوئید , خدا را شکر که توانستم از دست آن محلی یا فرد صالح و نادان
رهایی پیدا کنم . اگر آن فرد وسیله قتاله ای در دست داشت ممکن بود به من
صدمه ای وارد می نمود و حال که به سلامت از دست او خلاص شدم , بایستی خیلی
خوشحال و راضی باشم . این نوع تلقینات مثبت موجب می گردند تا اندیشه های
نادرست و مخرب از طریق آگاهی به ضمیر ناخودآگاه راه نیابند تا بعدها بگونه
ای موجب آزار گردند.
اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حول و حوش ما
هستند افرادی می باشند که هرگاه قدم خیر و مثبت برای کسی بردارند , انتظار
و توقع عمل متقابلی را از او دارند و طرف مقابل هر چه نیکی در مورد آن عمل
آنها بنماید , خواست و توقعشان برآورده نمی شود و از طرف مقابل انتظارات
بیشتری دارند و از کوچکترین بی توجهی آنها رنجیده خاطر می گردند و گاهی هم
با او قطع رابطه می نمایند . این افراد بگونه ای آموزش دیده یا در زندگی
خود را توجیه کرده اند که در ازای طاعات و عباداتشان از خداوند نیز طلب
پاداش فوری دارند . از آنجایی که این گونه اشخاص نعمت های معنوی خداوند را
نمی توانند درک کنند و پاداش خداوندی را فقط در مال و منال و مکنت دنیا
جستجو می نمایند و چنین تصور می کنند که از جانب خداوند هم در حق آنها بی
عدالتی شده است , در صورتی که اگر به باطن خود مراجعه کنند , دلیل عمل را
به خوبی در می یابند , چون این قبیل افراد ناآگاه نمی دانند که هر فردی جهت
منظور و تکامل جداگانه ای پا در این عالم خاکی می گذارد و دلیلی وجود
ندارد که تمام افراد در یک محیط , از هر نظر با هم برابر باشند چون در این
شرایط , نظم خلقت بهم می خورد و هدف آن دگرگون جلوه می نماید.
در
زندگی گذشت کردن و توانایی بخشودن , به انسان آرامش و تزکیه درون می دهد و
این خود نوعی مثبت اندیشی است که موجب راحتی زیست و آسوده بودن جسم و روح و
روان افراد صالح و پاک می گردد.
اگر کسی قادر باشد با حوادث و
رویدادهای محیط خود , به طور عقلانی برخورد داشته باشد و با روشن بینی و
منطق با آنها روبرو گردد , موفقیت و پیروزی او در زندگی حتمی است , ولی
چنانچه برخورد فردی از روی احساسات درونی و نفسانی بوده باشد , چندی به طول
نمی انجامد که وی دچار ناراحتی و پشیمان شدن از عمل خود می گردد .
عصبانیت
های بی جا و خارج از کنترل , یکی از عواملی است که در اتخاذ تصمیم عقلانی
افراد اثر می گذارد , لذا به هنگامی که خشمگین هستید در حد مقدورات خود سعی
نمائید که تصمیم نگیرید و آنرا به مرحله اجرا نگذارید , چون اکثریت قریب
به اتفاق افرادی که در زمان عصبانیت اقدام به اخذ تصمیم و اجرای سریع نموده
اند , پس از اندک مدتی از کرده و عمل خویش نادم شده اند که اغلب این نوع
پشیمانی ها اثری در زندگی آنها ندارند و دیگر نمی توانند حالت اولیه آنرا
تغییر دهند.
مرگ انرژی های منفی
آیا
تابحال از خودتان پرسیدید:؟چرا انسانها با اینکه می دونند ورزش کردن برای
سلامتی اونها مفیده بازهم ورزش نمی کنند،یا در حالیکه می دونند دروغ گفتن
در هیچ شرایطی به نفعشون نیست بازهم به دروغ گفتن می پردازند؟ یا با اینکه
اطلاع کامل دارند که سیگار کشیدن واستفاده از مواد مخدر برای اونها زیانبار
و حتی مرگباره بازهم از اون استفاده می کنند واز همه مهمتر بیشتر انسانها
از مواد غذایی چرب و پر کالری استفاده می کنند در حالیکه می دونند براشون
حکم سم رو دارد؟
مطمئنم که خیلی از شما ها جواب می دید دلیل اون
پیروزی های منفی یا همون وسوسه های شیطانیه ،بله درسته، این دلیل میتونه از
همه محکمتر باشد سوالی که جواب اون خیلی مهمه اینه که :چطور می توانیم این
انرژیهای منفی را شکست بدیم:
اجازه بدید برای روشن شدن مطلب انرژی
های منفی و مثبت رو به دوقلویی تشبیه کنیم که در شکم مادر باهم به بحث و
مجادله می پردازند. شاید این داستان بتونه به وضوح هوای نفسانی(منیت) یا
انرژی های منفی و ذات الهی (روح) یا انرژی های مثبت رو به ما معرفی کند.
ذات
الهی (روح) به هوای نفسانی (منیت) میگه: می خوام راز بزرگی رو بهت بگم که
شاید درک و قبول اون برات سخت باشه. هوای نفسانی میگه: بگو، من سراپا گوشم.
روح
میگه: زندگی ما به این جای کوچک و تاریکی که هستیم ختم نمی شه ما به
دنیایی بزرگتر و زیباتر تعلق داریم که در آینده ای نزدیک وارد آن می شیم.
منیت
با ناباوری میگه: چرا چرت و پرت می گی؟ یه کم واقع بین باش، اینجا فقط
تنگی و تاریکی، این بخت و اقبال ماست و باید اون رو بپذیریم، اینهایی که تو
میگی فقط یه رویاست، بهتره این موضوع رو از سرت بیرون کنی...
روح
لحظه ای آروم میشه ولی نمی تونه خیلی طاقت بیاره به خاطر همین به منیت
میگه، اگه قرار نیست دوباره ناراحت و عصبانی بشی یه مطلب مهم رو بهت بگم.
منیت با اکراه جواب میده: خوب بگو... روح میگه: من میدونم که ما دوتا، یه
مادر مهربون و دلسوز داریم، منیت در حالی که نمی تونه جلوی خنده اش رو
بگیره میگه: مادر؟ اصلا تا حالا مادر رو دیدی؟ چه برسه به اینکه ادعا کنی
مهربون و دلسوزه؟ نمی دونم این حرفایی که می زنی از کوته فکریته یا اینکه
خیال پردازی؟ به نظر من فکر کردن به مادر فکری پوچ و واهیه، اینجا فقط من و
تو هستیم، حالا هم بهتره به بند ناف بچسبی و آروم باشی! روح با ناراحتی به
گوشه ای پناه می بره و دیگه چیزی نمیگه ولی این سوکت بیشتر از چند روز طول
نمیکشه.
این بار روح با ناراحتی و ناآرامی به منیت میگه: توفقط به
حرفای من گوش بده بدون اینکه اون رو قبول یا رد کنی! نمیدونم تا حالا متوجه
فشارهای مداومی که بهمون میاد شدی یا اینکه تغییراتمون رو حس کردی؟ همه
اینها نشون میده که ما داریم رشد می کنیم، پس باید آماده باشیم تا از این
دنیای تنگ و تاریک به یک دنیای پر از نور و خوشبختی بریم، جایی که مادر
مهربونمون بی صبرانه منتظر ماست. لحظه ی ملاقات با مادرمون نزدیکه، منیت در
حالیکه با تعجب به روح نگاه می کنه میگه، دیگه شک ندام تو دیوانه شدی آخه
تو چطور می تونی به نور و روشنایی فکر کنی؟ در حالی که تموم عمرت رو توی
تاریکی و ظلمت محض گذروندی؟ این حرکت ها وفشارها هم که ازشون صحبت می کنی
واقعیت زندگی ماست، اون رو بپذیر و آروم باش.
خلاصه این بحث و گفتگو
روزها و روزها ادامه پیدا می کنه تا اینکه یکروز این حرکات و فشارها بیشتر
میشه منیت در مقابل این فشارها مقاومت می کنه اما روح در حالیکه لبخندی به
لب داره میگه: لحظه موعود فرا رسیده...
داستانی که شنیدید نشون
دهنده انرژی های منفی و مثبت درون همه ما انسانهاست. در این دنیا تنها
کسانی موفقند که بتونند در مقابل انرژی های نفی پیروز بشن اما چطور میشه با
این انرژی های منفی مبارزه کرد و اونها رو شکست داد؟ اجازه بدید قبل از
اینکه جواب این سوال رو بدم یه سوال ازتون بپرسم؟ اگه فردی در مقابل شما
باشه که اصلا خیر و صلاحتون رو نخواد و هرزمان خواست صحبت کنه شما بهش بگید
ساکت شو، یا اینکه بهش تو دهنی بزنید، آیا دیگه اون شخص جرأت حرف زدن پیدا
می کنه؟ درسته، نه او دیگه به هیچ وجه صحبت نمی کنه. رفتار ما با انرژی
منفی هم باید اینطور باشه، لابد میگید چطور؟ به این چند مثال ساده توجه
کنید، یه شب تصمیم میگیرید فردا صبح زودتر از خواب بیدار بشید تا ورزش کنید
اما صبح موقع بیدار شدن یه ندایی از درونتون میگه: بخواب... بخواب... هنوز
زمان داری... چند دقیقه دیرتر که طوری نمیشه! تو هنوز به استراحت نیاز
داری... اصلا امروز نشد فردا، امروز رو راحت بخواب... یا یکروز توی باشگاه
تصمیم میگیرید 20 تا دنبل بزنید اما وقتی تا 10 و 11 میرسید یه صدایی بهتون
میگه: خیلی خسته شدی... انرژیت تحلیل رفته... بسه ماهیچه هات ساخته شد...
این صداها براتون آشنا نیست؟ این صداهای آشنا همون انرژی های منفی اند.
بهترین راه مبارزه با این انرژی ها اینه که محکم به اونها تو دهنی بزنیم،
یادتون باشه وقتی این صداها رو شنیدید پوزخندی بزنید و بگید: خیلی ممنون که
به من توجه داریم، اون وقت با قاطعیت از رخت خواب بیرون بیاید و ورزش رو
شروع کنید و یا اینکه به دنبل زدنتون ادامه بدید، اونوقت هر بار دست و
پاتون رو برای ورزش تکون میدید یا به اندازه هر دنبلی که می زنید تا به هدف
برسید یه تو دهنی محکم به انرژی های منفی نثار کردید... وقتی مرتبا این
کار رو انجام دادید (حداقل 21 روز) دیگه اون صداها به گوشتون نمی رسه, چرا
که انرژی های منفی درون شما مردند.
جذب انرژی های مثبت
یکی
دیگر از تمرینهایی که برای جذب نیروهای مثبت به شما کمک می کند خواندن
روزانه نمازهای پنجگانه و خواندن روزانه قرآن است . اگر شما نمازهای
پنجگانه را با اخلاص کامل و از ته دل و با روحتان بخوانید ،یعنی تا جایی که
جا دارد در خواندن نماز عمیق باشید و روزانه چند آیه از قرآن را با همین
شرایط بخوانید ،یک شاه راه بسیار قوی در بدنتان ایجاد خواهد شد که واقعا
تاثیر بسزایی در جذب نیروهای مثبت دارد ،شما نباید به نماز خواندن به عنوان
یک تکلیف نگاه بکنید ،بلکه به نماز به عنوان یک تمرین روزانه بسیار قوی
برای جذب نیروهای مثبت و پروراندن روحتان نگاه بکنید زیرا در غیر این صورت
نماز خواندن تاثیر چندانی بر روح و جسم شما نخواد داشت .گرفتن وضو قبل از
نماز و نیت کردن نیز تاثیر زیادی برای جذب نیروهای مثبت دارد ،باور کنید که
این تاثیر بیشتر شبیه معجزه است ،چون تاثیری که یک روز وضو گرفتن و نماز
خواندن بر روی شما می گذارد معادل تاثیری است که سالها ریاضت کشیدن بر روی
درویشان و مرتاضان می گذارد تمامی اعمالی را که انجام می دهید یادتان باشد
که با خلوص کامل و ازته دل انجام دهید تا تاثیر واقعی آن را درک بکنید.
توجه داشته باشید که برای اینکه تمرینهایی را که گفته شد به حد اعلی
برسانید حتما قبل از شروع تمرین وضو بگیرید. اگر شما تمرینهای گفته شده را
به درستی انجام دهید مطمئن باشید که چنان تاثیری بر روی شما می گذارد که
خود شگفت زده می شوید .علاوه بر تمرینهای فوق همیشه به این نکته توجه داشته
باشید که هدفتان از ورود به دنیای فیزیکی چه بوده و چه هدفی را باید دنبال
بکنید. حال شما دیگر راهتان را برای پیشرفت به سوی کمال پیدا کرده اید و
حالا نوبت دیگران است که شما به آنها کمک بکنید تا آنها نیز راهشان را برای
این پیشرفت پیدا بکنند،همیشه یادتان باشد که نیروهای منفی و اهریمن زیاد
هستند و هر روز بیشتر تکثیر می یابند و زندگی فیزیکی را کم کم به به تباهی و
نابودی بکشانند ، پس شما که راهتان را برای پیشرفت به سوی کمال پیدا کرده
اید، به جمع نیروهای مثبت بپیوندید و به اطرافیانتان نیز کمک بکنید و آنها
را از شر شیاطین و نیروهای اهریمنی برهانید . همیشه این نکته را به خاطر
داشته باشید که نیروهای منفی هر چه قدر هم قوی باشند باز هم همیشه و در همه
جا نهایتا حق و حقیقت پیروز بوده و هست .
آسیبهای تفکرات منفی
مطلبی زیبا در مورد هاله های انرژی ( همراه با عکس هاله ها )
در
مقدمه کتابی تحت عنوان " اشتباهات تاریخ آمریکا " آمده است : روزی دو نفر
در جنوب کالیفرنیا به بیمارستانی مراجعه می کنند و هر دو اظهار می دارند که
بیمار هستند . از هر دو آزمایش می گیرند . بر اثر اشتباه متصدی آزماشگاه ،
نتیجه آزمایش به این دو نفر اشتباه اعلام می شود . یکی از آنها سرطان خون
بسیار حاد داشته و دیگری سر دردی با منشا عصبی . به خانمی که سر درد داشته
اعلام می کنند سرطان خون دارد و دو سه ماه دیگر بیشتر زنده نیست و به خانمی
که سرطان خون داشته می گویند آزمایش شما مشکلی ندارد و سالم هستید .
خانم
سرطانی اکنون پس از ده سال شاداب و سالم به زندگی خود ادامه می دهد و
خانمی که سر درد داشته 40 روز بعد در همان بیمارستان فوت می کند ؛ کسی که
آن سرطان را نداشت بر اثر تفکرات منفی ، بدنش سرطان ایجاد کرده بود چون
باور منفی تمام وجودش را گرفته بود .
تحقیقات در مهندسی بیو شیمی نشان
می دهد که مغز انسان ماده ای را ترشح می کند به نام اندروفین .(
مورفین طبیعی بدن ) کسانی که بر ذهن آنها تفکرات منفی حاکم است اندروفینی
که از مغزشان ترشح می شود بیماری زاست و کسانی که ذهن مثبت دارند اندروفین آنها شفا بخش است : یک ماده با دو خاصیت .
امروزه
از نظر علمی ثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند .
قانون "دوبروی " می گوید: "هر ذره ای از خود انرژی به همراه دارد" . حتی
با دوربینهای مخصوص از این انرژی ها عکس تهیه کرده اند .
هاله های انرژی
با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هستند.ما می توانیم هاله های انرژی خود
را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم فقط کافی است به آن شخص
فکر کنیم بلافاصله هاله های انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده می
شود . هاله های انرژی قابل باردار شدن است ؛ اگر تفکر انسان منفی باشد
هاله منفی و اگر مثبت باشد هاله مثبت. به این ترتیب که اندیشه های مثبت،
مهر آمیز، خیرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت بر هاله اثر مثبت
دارد و سطح انرژی های آن را بالا میبرد و از نظر کمی نیز میتواند هاله
انسان را بزرگتر نماید .
برعکس اندیشه های منفی، بدبینیها، احساس تنفر
از خود و دیگران، حسادت، خشم و هر گونه اندیشه بد بر هاله اثر تخریبی
میگذارد و سطح انرژیهای آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان می
گیرد. وقتی در مکانی احساس بدی میکنید بدین معناست که آن محل از انرژیهای
منفی اشباع شده است و یا وقتی فردی این تاثیر را روی شما میگذارد یعنی او
حامل انرژی منفی است . جالب است که این انرژی حتی هنگام فکر کردن به کسی ،
حرف زدن ، گوش کردن و... به صورت چه مثبت و چه منفی منتقل میشود .
انجام
عبادات و اعمال مذهبی مطابق با اعتقادات و نیز رعایت اصول صحیح انجام آن
یکی دیگر از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژیهای هاله می باشد.
شما
در طول زندگی با کارهای زیادی شاید هاله نورانی خود را آلوده کرده باشید .
هر گونه اضطراب ، دلهره ، ترس و حتی اعمالی چون دروغ ، غیبت ، بدبینی و
بسیاری مسائل دیگر منجر به آلودگی و تجمع انرژی های تخریب گر در هاله شما
می شوند.
این انرژی منفی آنقدر در هاله شما نفوذ میکند تا در جسم (آخرین
سطح برای نفوذ ) اثر خود را به صورت بیماری نشان دهد . و این منشا تمام
بیماریهای روحی ، روانی و جسمی انسان است .
پیامبر اکرم (ص) : پپش بینی های مثبت داشته باشید تا به خواسته هایتان برسید .
حضرت علی (ع) : پیش بینی مثبت داشته باشید تا کامیاب شوید .
روایت : پیش بینی منفی از هرکس که باشد وسوسه شیطان است .
پیامبر اکرم (ص) : ( مَن تفاقَرَ افتَقر ) : هر کس خود را به فقر بزند ، فقیر می شود .
چگونه انرژی خود را بالا ببریم : با افراد منفی گرا سخن نگویید
انرژی
مسئله خیلی مهمیه. و برای خیلی از فعالیتها از جمله برونفکنی کالبداختری و
فعالیتهای مابعدالطبیعه بسیار حیاتیه. ما در زندگی روزمره هم از این انرژی
درونی بهره میگیریم. و صرف خیلی کارها میکنیم. و در برخی موارد اون را هدر
میدیم. مثلا وقتی درباره اینکه چقدر از شخصی بدمون میاد فکر میکنیم. برای
بالابردن این انرژی هم معمولا هر شخص متوسل به وسیله ای میشه. شخصی کمبود
انرژی خودش را با حضور در جمعی از دوستان جبران میکنه. به این صورت دیگران
هر کدام مقدار بسیار کمی انرژی از دست داده و کمبودش را احساس نمیکنند.
شخصی این انرژی را با تحقیر دیگران بدست میاره و شخصی هم با دوست داشتن و
کمک کردن به دیگران مقدار قابل توجهی انرژی نصیبش میشه و اشخاص دیگری هم از
راههای گوناگون دیگه. پس میبینید ما با انرژی چه رابطه نزدیکی داریم. تا
بحال خیلی ها میزان انرژی شما را بالا بردند و خیلی ها هم آن را کم کردند. و
این در زندگی روزانه ما بارها و بارها اتفاق افتاده بدون اینکه ما به اون
توجهی داشته باشیم و فقط اون را احساس کردیم.
.
افرادی
هستند که به صورت ناخودآگاه از انرژی دیگران تغذیه میکنند. معمولا هم
افرادی هستند که ما هیچگونه شک و شبهه ای به آنها نداریم. ممکنه نزدیک شما
بیان و برای شما درد دل کنن و بگن که چه آدم بدبخت و فلک زده ای هستند که
با این کار در حال گرفتن انرژی از شما هستند در حالی که شما دلتان به
حالشون سوخته. عده ای هم هستند که سعی میکنند با تحقیر شما از شما انرژی
بگیرند. موارد مختلفی وجود داره.
.
برای همین سعی کنید از اینگونه
افراد یا به کلی دور بشید و یا با اونها مقابله کنید و با این کار به انرژی
دزدی آنها پایان بدید. مثلا در صورتی که شخص مورد نظر شروع به گریه و زاری
و گفتن اینکه چقدر آدم بدبختیه اصلا بهش توجهی نکنید و بهش بگید که مسائل
مهمتری دارید تا اینکه به شکوه های اون گوش کنید. با اینکار مطمئن باشید
شخص مورد نظر یا سعی میکنه دوباره به شما نزدیک بشه و یا به کلی از شما دور
میشه پس مواظب اینگونه افراد باشید و سعی کنید انرژیتان را برای اینگونه
افراد هدر ندید.
.
در مورد تحقیر هم به همین صورته و شخص مورد نظر
ممکنه در حال دزدیدن انرژی باشه. یادتون باشه اکثر این افراد از کاری که
انجام میدن کاملا بی اطلاعن. اگر واقعا به این افراد نزدیک هستید میتونید
موضوع را با آنها در میان بگذارید و به اونها کمک کنید. چون این افراد با
اینکار رابطه اجتماعی خودشون را با دوستان و اطرافیان تخریب میکنند چون
فردی که با این شخص رابطه داره بعد از مدتی به صورت ناخودآگاه متوجه میشه
که هروقت این شخص حضور داره احساس خیلی بدی بهش دست میده. در صورتی هم که
این شخص برای شما اهمیتی نداره از این شخص دوری کنید. نشانه هایی که در
صورت کمبود انرژی برای شخص آشکار میشه به صورت زیر هستند:
.
سرگیجه و سردرد که بعضی وقتها بسیار شدید هستند.
· احساس خیلی بدی در قسمت معده و شکم
· احساس ضعف
· ناراحتی بدون دلیل
· نیاز به خواب
این
نشانه ها میتونن در مواردی بسیار شدید باشند. پس سعی کنید با رعایت نکاتی
که بیان کردم و نکات دیگری که بیان خواهم نمود انرژی خودتون را هدر ندید و
مقدار آن را بالا ببرید. به احساسات خودتون هم دقت کنید. این احساسات یا در
واقع خاطرات و احساسات آزاد نشده باعث هدر رفتن انرژی هستند. بیشتر این
احساسات فایده ای به حال ما ندارند و رها کردن آنها خیلی بهتر از نگهداشتن
آنهاست. با نگهداشتن این احساسات ما فقط انرژی را هدر میدیم. شاید کل موضوع
برای شما هنوز نا آشنا باشه. ولی خواه نا خواه روزی به یاد حرفهای من
خواهید افتاد و چه بهتر که نکات مهم را به یاد داشته باشید.
.
از
بین مطالبی که در قسمت قبل گفتم افرادی بودند که از دیگران انرژی می
دزدیدند بدون اینکه خودشان اطلاعی داشته باشند و همچنین بدون اینکه دیگران
اطلاعی داشته باشند. ولی اکنون که به این مسئله آگاه شدید این آگاهی رویه
ارتباط شما را تغییر خواهد داد. جوهر آگاه شدن خود محرک خیلی قویی است.
آگاه شدن از انرژی خود، آگاه شدن از خود، آگاه شدن از طرز فکر، و...
میتواند کافی باشد تا مسیر را به درستی ببینیم. فکر یکی از مولدهای انرژی
است. این انرژی درونی ماست. وقتی فکر منفی باشد به نابودی شخص و وقتی مثبت
باشد به ارتقای شخص منتهی میشود. بدست آوردن انرژی یا تولید انرژی مسئله
طبیعیی است و روند خودش را طی میکند. در واقع ما اکثر مواقع نمی بایست
نگران این مسئله باشیم. ما میبایست نگران انرژیی باشیم که ناآگاهانه از دست
میدهیم. برای بدست آوردن انرژی راههای بسیاری وجود دارد. برقراری رابطه با
طبیعت یکی از بهترین راههای بهبود کیفیت انرژی است. یکی از بهترین این
رابطه ها ارتباط با درختان هست.
.
اول از همه باید این را
بدونید که درختها موجودات زنده بسیار ظریفی هستند و نسبت به محیط و مهمتر
از همه افراد واکنش نشون میدند. کافیه شما هر روز با یک درخت حرف بزنید و
دستی به اون بکشید و فرق را ببینید. این تفاوت هم در شما ایجاد خواهد شد هم
در درخت. اگر از دسته ای باشید که علاقه دارند یه کار غیر عادی انجام بدن
تا انرژی خودشون را افزایش بدن راههای خیلی مختلفی هست. یکی از ساده ترین
این راهها میتونه به این صورت باشه. اول از همه شما به یک منبع انرژی نیاز
دارید. در مطلبی که قبلا نوشته بودم گفتم که مثلا منابع انرژی میتونن زمین،
ماه، خورشید، ستارگان و غیره باشند. بعد از اینکه تصمیم گرفتید از کدوم
منبع استفاده کنید میتونید قدم بعدی را نشسته یا خوابیده یا ایستاده انجام
بدید. هر طور راحتتر هستید. هیچوقت خودتون را به کاری یا حالتی که براتون
ناخوشایند مجبور نکنید. این مشمول فکر شما هم میشه. بلکه اگر قرار کاری
انجام بدید خیلی بهتره که به طریقی انجام بدید که راحت هستید. پس بعد از
اینکه وضعیت بدنی خودتون را مشخص کردید چشمهاتون را ببندید و خودتون را
کاملا شل و رها کنید. تنفس را هم یادتون نره که خیلی خیلی مهمه. حتما عمیق
تنفس کنید.
.
نکته خیلی مهم اینه که از کاری که انجام
میدید لذت ببرید. این تفکر غلط در بعضیها وجود داره که فکر میکنند برای
اینکه انسان به مقصدش برسه باید سختی بکشه. شاید سختیی وجود داشته باشه ولی
به هیچ وجه الزامی نیست. درصورتی که شخص در هنگام تمارین لذت ببره انجام
این تمارین برای اون بسیار مسرت بخش میشه و اون میتونه به راحتی به اونها
ادامه بده. پس وقتی به وضعیت خوب ذهنی و بدنی رسیدید نوبت به دریافت انرژی
میرسه. مثلا فرض کنیم که میخوایم از زمین انرژی بگیریم. انرژی را به هر رنگ
و شکلی که دوست دارید تصور کنید که داره از زمین به سمت بالا میاد و از
پاهای شما وارد میشه. این انرژی را به آرومی به بالا و بالاتر ببرید و در
تمام بدن گردش بدید و اون را با انرژی خودتون مخلوط کنید. کاملا تصور کنید
که انرژی شما با انرژیی که از زمین گرفتید مخلوط شده. این کار را اونقدر
ادامه بدید که کاملا انرژی را احساس کنید و همچنین انرژی شما به اندازه
کافی افزایش پیدا کنه. درصورتی که حس کردید کاملا از انرژی پر شدید و احساس
میکنید این انرژی زیاد باعث ناراحتی شماست دوباره به حالت شلی و رهایی
برید (و در وضعیت بدنی مناسب) و تصور کنید که انرژی شما با انرژی زمین متصل
شده و شما دارید انرژی خودتون را با انرژی زمین متعادل میکنید. این کار را
تا وقتی که احساس راحتی کردید ادامه بدید. این تمرین بسیار موثره. در
صورتی که تمرین میکنید به مرور زمان کنترل شما روی انرژی خودتون بهتر
میشه.
ما
دارای یک بدن نورانی هستیم که درون پیکره مادی قرار دارد و به آن بدن
نورانی یا کالبد اختری می گویند. کالبد اختری جایگاه روح است و در واقع
باعث جابجایی روح می گردد. امروزه بسیاری از اساتید معرفت معتقد به فرضیه
دو بدن + روح هستند و فرضیه قبلی یک بدن + روح را کنار گذاشته اند. پیکره
اختری درون خود جایگاهی را موسوم به "چاکرا" دارد که جایگاه های دریافت
انرژی از منبع بی کران انرژی هستی است.کالد اختری دقیقا شبیه کالبد مادی
است و بر آن منطبق می باشد. هنگام رویا بینی در خواب این کالبد اختری است
که از بدن جدا شده تا با دریافت انرژی از کائنات شارژ شده و به کالبد مادی
باز گردد.
منابع:
http://www.menk-iraj.com
www.arvahh.mihanblog.com
httphttp://odysseus.blogfa.com/post-42.aspx://www.daneshju.ir
http://persianliterature.persianblog.ir
http://www.p-m.ir
http://sheydaiy.blogfa.com