بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

استعاذه

مذهبی


اهمیت استعاذه در قرآن و اخبار:


از جمله چیز هایی که در قرآن مجید و اخبار اهل بیت علیه سلام عنایت زیادی به آن شده موضوع استعاذه است یعنی پناهنده شدن به خداوند از شر شیطان «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» و البته باید حال استعاذه یعنی پناه بردن به حق پیدا شود تا استعاذه حقیقی باشد.

برای اثبات اهمیتش در قرآن مجید می فرماید: «هنگامی که می خواهی قرآن بخوانی نخست به خدا پناه ببر از شر شیطان رانده شده» (سوره 16 آیه 98)

پس از تکبیرة الاحرام در نماز هم امر شده که استعاذه کنند لیکن در خصوص نماز باید آهسته خواند. بعضی از مفسرین راز آهسته خواندنش را چنین گفنته اند: مانند کسی که از دشمن سر سختی دارد فرار می کند چطور خود را در حال فرارپنهان می کند، اشاره به این است که تو در حال فرار از دشمن سرسخت خود هستی که در کمین و مراقب تست.



ادامه مطلب ...

انگیزه یا وظیفه

من نوشت



تند تند بسته های آب را جابه جا می کرد.خانم گزارشگر پرسید: آقا انگیزه تون از کمک به مردم زلزله زده چیه ؟ اوهم خیلی محکم جواب داد:خانم انگیزه چیه؟ وظیفه است !وظیفه!

ومن ماندم که جدا از انگیزه و وظیفه چه کاری می توانم انجام دهم برای مردمی که یک شبه به خاک نشستند!!

گاهی لیوان آب را زمین بگذارید

روانشناسی



استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟

شاگردان جواب دادند:

۵۰ گرم، ۱۰۰ گرم، ۱۵۰ گرم

استاد گفت:

من هم بدون وزن کردن، نمی‌دانم دقیقا «وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
ادامه مطلب ...

حس تازه

من نوشت


وقتی پالتوی قدیمی ات را تن یک نفر می بینی

وقتی کسی که دلت را شکسته از تو دلجویی می کند

وقتی که عزیزی که فکر می کنی بیادت نیست هدیه ای برایت می فرستد

وقتی یک دوست را پس از سالها می بینی یا صدایش را می شنوی

وقتی یک مهمان بجای زحمت سنگ صبورت می شود وکمکت می کند

وقتی تو اوج نا امیدی دنبال یک روزنه امید و نشاط می گردی

وقتی یک رابطه جدید با خدای خودت خلق می کنی

.

.

.


چه حسی داری ؟





زندگی سرشار از حسهای تازه است !!  

خطبه بدون الف

مذهبی


چنین روایت شده که وقتى اصحاب پیغمبر ـ صلّى اللّه علیه و آله ـ با یکدیگر مذاکره مى نمودند که کدام یک از حروف هجا در کلام زیادتر استعمال مى شود، بالاخره رأى همه بر آن قرار گرفت که الف زیادتر در کلام مى باشد.

ناگاه حضرت امیر المؤمنین ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ وارد گردید و بدون آن که قبلاً فکر کند و ترتیب کلماتى دهد که در آن الف نباشد. این خطبه مفصّل را بیان فرمود که هیچ الف در آن نیست و آن خطبه این است :(1)

حَمدتُ من عَظُمتْ مِنَّتُه ، و سَبغتْ نِعمته ُ، و سَبقتْ رَحمتُه ، و تَمّتْ کَلِمته ُ، و نَفذتْ مَشیتُه ، و بَلَغَتْ حُجّتُه ، جو عَدلتْ قَضیتُه .
حمد مى نمایم کسى را که منّت او بزرگست ، و نعمت او فراوانست ، و رحمت او پیشى گرفته است بر غضب او، و علامات قدرت او تمام است ، و مشیت او فرو گرفته تمام موجودات را، و حجّت و برهان او همه جا رسیده ، و حکم او به عدل پیوسته .


ادامه مطلب ...

احتجاج امام علی(ع) با مرد یهودی

مذهبی





ابوطفیل عامر بن وائله می‌گوید: آن گاه که لقب «امیرالمؤمنین» برای خلیفه دوم تثبیت گردید، روزی نزد او نشسته بودیم که مردی یهودی از اهل مدینه وارد شد. وی بر این باور بود که از نوادگان هارون، برادر حضرت موسی است! نزد خلیفه ایستاد و به وی گفت: ای امیرمؤمنان! کدام یک از شما آگاه‌تر به دانش پیامبر و کتاب پروردگارتان هستید تا من از او آنچه را می‌خواهم، پرسش کنم؟!

خلیفه اشاره‌ای به سمت علی بن ابی‌طالب(ع) کرد، مرد یهودی گفت: آیا چنین است ای علی!؟ امام فرمود: آری، هر چه می‌خواهی بپرس. مرد  یهودی گفت: از تو دربارۀ سه مطلب پرسش می‌کنم، بعد از سه مطلب و سپس از یک مطلب. امام علی(ع) فرمود: برای چه نمی‌گویی از هفت مطلب از تو پرسش می‌کنم؟!


ادامه مطلب ...

قدر نامه

من نوشت


Ghadr12 تصاویر و عکس های شب قدر



به عادت هرسال نامه ای که شب قدر سال قبل برایت نوشتم را باز کردم ودیدم که :

چه خواسته هایی داشتم که بنابر مصلحت تو به انجام نرسید و چه حاجتهایی   که نخواسته برایم ثبت شد.

چه آدمهایی که آهسته به تقدیرم وارد شدند وچه آدمهایی که آرام از تقدیرم بیرون رفتند.

چه روزهایی که شادشاد گذشت وچه روزهایی که پر از غصه به درازا کشید.

چه کسی گفت : مرگ یکبار است که من در یکسال بارها مردم از فکر دوری تو !

چه کسی گفت: تولد یکبار است که من دراین سال بارها متولد شدم با حس رحمت تو !


ادامه مطلب ...

داستانهای جالب

روانشناسی


سرنوشت


در طول نبردی مهم و سرنوشت ساز ژنرالی ژاپنی تصمیم گرفت با وجود سربازان بسیار زیادی که داشت حمله کند. مطمئن بود که پیروز می شوند اما سربازانش تردید داشتند و دودل بودند.

در مسیر میدان نبرد در معبدی مقدس توقف کردند. بعد از فریضه دعا که همراه سربازان انجام شد ژنرال سکه ای در آورد و گفت:” سکه را به هوا پرتاب خواهم کرد اگر رو آمد، می بریم اما اگر شیر بیاید شکست خواهیم خورد”.

“سرنوشت خود مشخص خواهد کرد”.

ادامه مطلب ...

سرود ملی

تاریخی




داستانی که در زیر نقل می‌شود، مربوط به دانشجویان ایرانی است که دوران سلطنت «احمدشاه قاجار» برای تحصیل به آلمان رفته بودند و آقای «دکتر جلال گنجی» فرزند مرحوم «سالار معتمد گنجی نیشابوری» برای نگارنده نقل کرد :
ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که در آلمان در عهد «احمد شاه» تحصیل می‌کردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام نمود که همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوریم که عده‌مان کم است.

ادامه مطلب ...

نیروگاهی به نام عشق

اجتماعی



شکل و شمایل دنیا را، چه چیزهایی مشخص می‌کند؟ دنیا را چه چیزهایی عوض می‌کند، تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و مسیرش را تغییر می‌دهد؟ بعضی‌ها می‌گویند قدرت اراده انسان‌ها است که تاریخ را می‌سازد و اجتماع و روابط بین انسان‌ها را. بعضی می‌گویند نیاز است. بعضی‌ها می‌گویند عقل و تعقل و دوراندیشی است. بعضی‌ها می‌گویند حس تملک و مالک شدن است. ظاهرا قوی‌ترین استدلال، مربوط به همان قدرت اراده است. به قول شوپنهاور، فیلسوف بدبین آلمانی، گاهی وقت‌ها شما ممکن است کسی را با روش‌های منطقی قانع کنید، اما طرف زیر بار حرف شما نرود. در این صورت شما نه با مغز و اندیشه طرف مقابلتان، که با قدرت اراده او سر و کار دارید؛ اراده‌ای که نمی‌خواهد این حرف را قبول کند، هر چقدر هم که شما خودتان را بکشید.

ادامه مطلب ...