اخلاقی
چشمانتان را ببندید و زمانی را به یاد آورید که حتی ذره ای خود را بخاطر
زیبایی و هیکل بی نظیرتان، یا داشتن دوستان متعدد از جنس مخالف و داشتن
رابطه با آن ها؛ تافته ای جدا از سایر بافته ها دانستید.
هنوز چشمانتان بسته است؟ یادتان هست، بخاطر
رتبه ی خوبتان چقدر دل دوستان را شکستید؟ یادتان است که بخاطر پول پدرتان و
منسب ایشان چقدر برای خود، ارج و قرب قائل بودید؟ یادتان هست که بخاطر
داشتن کوچکترین چیزها و یا حتی نداشتن بعضی چیزها، چقدر به دیگران فخر
فروختید؟ یادتان هست بخاطر محل سکونتتان، چقدر برای پایین شهری ها پشت چشم
نازک کرده اید؟ یادتان می آید، چقدر برای صفات نه چندان پسندیده؛ برای
خود دیسیپلین داشتید؟
به نظرم اگر این ها و خیلی چیزهای دیگر را به یاد آوردید، چشمانتان را جور دیگر باز کنید!
ادامه مطلب ...