مذهبی
در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است که روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است ؟
بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء"(خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48
امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه "و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما" (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110
مذهبی
در این جلسه میخواهیم راجع به یک مسألهای صحبت کنیم که هم وجودش لازم و ضروری است و هم خیلی مهم است. ما در اصطلاح خودمان داریم میگویند: چیزی داریم،جوهری داریم به نام کیمیا که اگر به مس بزنند طلا میشود. آن کیمیا چیست؟ کیمیا چیست که به کارهای ما ارزش میدهد. نیت است و اخلاص.
موضوع: کیمیای اخلاص، به هر کاری بزنیم ارزش پیدا میکند و از هر کاری هم جدا شود ارزشش از دست میرود. ما مأمور هستیم کارهایمان برای خدا باشد. البته اخلاص خیلی مشکل است. زود آدم از مدار خدا بیرون میرود به دایره شرک وارد میشود. روایت داریم شرک مثل این است که شب تاریک مورچهی سیاه، شب سیاه روی سنگ سیاه راه برود، اصلاً آدم میفهمد؟ گاهی وقتها انسان کارهایش خدایی نیست، خودش هم توجه ندارد. فکر میکند برای خداست.
مذهبی
اهمیت استعاذه در قرآن و اخبار:
از جمله چیز هایی که در قرآن مجید و اخبار اهل بیت علیه سلام عنایت زیادی به آن شده موضوع استعاذه است یعنی پناهنده شدن به خداوند از شر شیطان «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» و البته باید حال استعاذه یعنی پناه بردن به حق پیدا شود تا استعاذه حقیقی باشد.
برای اثبات اهمیتش در قرآن مجید می فرماید: «هنگامی که می خواهی قرآن بخوانی نخست به خدا پناه ببر از شر شیطان رانده شده» (سوره 16 آیه 98)
پس از تکبیرة الاحرام در نماز هم امر شده که استعاذه کنند لیکن در خصوص نماز باید آهسته خواند. بعضی از مفسرین راز آهسته خواندنش را چنین گفنته اند: مانند کسی که از دشمن سر سختی دارد فرار می کند چطور خود را در حال فرارپنهان می کند، اشاره به این است که تو در حال فرار از دشمن سرسخت خود هستی که در کمین و مراقب تست.
ادامه مطلب ...
مذهبی
چنین روایت شده که وقتى اصحاب پیغمبر ـ صلّى اللّه علیه و آله ـ با یکدیگر مذاکره مى نمودند که کدام یک از حروف هجا در کلام زیادتر استعمال مى شود، بالاخره رأى همه بر آن قرار گرفت که الف زیادتر در کلام مى باشد.
ناگاه حضرت امیر المؤمنین ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ وارد گردید و
بدون آن که قبلاً فکر کند و ترتیب کلماتى دهد که در آن الف نباشد. این
خطبه مفصّل را بیان فرمود که هیچ الف در آن نیست و آن خطبه این است
:(1)
حَمدتُ من عَظُمتْ مِنَّتُه ، و سَبغتْ نِعمته
ُ، و سَبقتْ رَحمتُه ، و تَمّتْ کَلِمته ُ، و نَفذتْ مَشیتُه ، و
بَلَغَتْ حُجّتُه ، جو عَدلتْ قَضیتُه .
حمد مى نمایم کسى را که منّت او بزرگست ، و نعمت او فراوانست ، و رحمت
او پیشى گرفته است بر غضب او، و علامات قدرت او تمام است ، و مشیت او
فرو گرفته تمام موجودات را، و حجّت و برهان او همه جا رسیده ، و حکم او
به عدل پیوسته .
ابوطفیل عامر بن وائله میگوید: آن گاه که لقب «امیرالمؤمنین» برای خلیفه دوم تثبیت گردید، روزی نزد او نشسته بودیم که مردی یهودی از اهل مدینه وارد شد. وی بر این باور بود که از نوادگان هارون، برادر حضرت موسی است! نزد خلیفه ایستاد و به وی گفت: ای امیرمؤمنان! کدام یک از شما آگاهتر به دانش پیامبر و کتاب پروردگارتان هستید تا من از او آنچه را میخواهم، پرسش کنم؟!
خلیفه اشارهای به سمت علی بن ابیطالب(ع) کرد، مرد یهودی گفت: آیا چنین است ای علی!؟ امام فرمود: آری، هر چه میخواهی بپرس. مرد یهودی گفت: از تو دربارۀ سه مطلب پرسش میکنم، بعد از سه مطلب و سپس از یک مطلب. امام علی(ع) فرمود: برای چه نمیگویی از هفت مطلب از تو پرسش میکنم؟!
سلام بر خدیجه کبری علیهاالسلام یاور و مونس دردها و تنهایی های پیامبر صلی الله علیه و آله . سلام بر او که از برترین
زنان برگزیده خدا بود. سلام بر عبودیتش، بر اخلاص و صداقتش، بر پاکی و قداستش، بر ایثار و
فداکاری اش و بر صبر و پایداریش. سلام بر آن لحظه ای که تصدیق رسالت نبوی کرد و سلام بر
سراسر زندگی پرشورش که اطاعت از خدا و رسول خدا درآن موج می زد.سلام بر خدیجه علیهاالسلام
یک قدم پیش تر
شیخ ابوسعید ابی الخیر عارف به نام ، به توس رفته بود. مردم توس از وی خواستند جهت ارشاد اهالی به وعظ بپردازد. مجلسی ترتیب دادند در محل وعظ عده ی زیادی حاضر شدند وازدحام مشتاقان به حدی بود که برای کسانی که تازه خواستند به مجلس به پیوندند جا نبود.
جوانک شاگرد بزاز، بی خبر بود که چه دامی در راهش گسترده شده. او نمیدانست این زن زیبا و متشخص که به بهانه خرید پارچه به مغازه آنها رفت و آمد میکند، عاشق دلباخته او است، و در قلبش طوفانی از عشق و هوس و تمنا بر پاست.
یک روز همان زن به در مغازه آمد و دستور داد مقدار زیادی جنس بزازی جدا کردند، آنگاه به عذر اینکه قادر به حمل اینها نیستم، به علاوه پول همراه ندارم، گفت: " پارچه ها را بدهید این جوان بیاورد، و در خانه به من تحویل دهد و پول بگیرد ".
مقدمات کار قبلا از طرف زن فراهم شده بود، خانه از اغیار خالی بود، جز چند کنیز اهل سر، کسی در خانه نبود. محمد بن سیرین - که عنفوان جوانی را طی میکرد و از زیبایی بی بهره نبود - پارچه ها را به دوش گرفت و همراه آن زن آمد. تا به درون خانه داخل شد در از پشت بسته شد.
ادامه مطلب ...سلام دوستان خوبم
چندروز پیش یک کتاب جالب دیدم که گفتم یک فرصت بذاریم با هم بخونیم. البته به این صورت که من قسمتهایی از این کتاب را خلاصه می کنم ومی نویسم وشما زحمت خواندنش را می کشید!!!
این شیوه کتابخوانی را تا بحال در وبلاگی ندیدم .کار جدیدیه .اگر همراهی دوستان باشه که ادامه می دم وگرنه مثل کتاب (روانشناسی زن ومرد ) نصفه می مونه.
نقدا قسمت اول کتاب معراج السعاده (شیخ عباس قمی ) را که در زمینه خودشناسی واخلاق واقعا مطالب قشنگی داره تقدیم می کنم تا بعد!
مقدمه
بدان که آدمی از دو جزء تشکیل شده :
یکی بدن ظاهر که آن را تن گویند و از عناصر چهارگانه (آب وخاک وهوا وآتش ) واز جنس این عالم است.
ودیگر نفس که آن را روح وجان وعقل ودل نیز گویند و آن جوهر مجردی است از عالم ملکوت وبه سبب همین گوهر است که آدمی بر سایر حیوانات برتری دارد.