مذهبی
ابوبصیر گفت: بعد از در گذشت حضرت صادق - علیه السّلام- پیش ام حمیده رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم. تا چمشمش به من افتاد شروع به گریه کرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت: ابا محمد، اگر حضرت صادق - علیه السّلام- را هنگام مرگ مشاهده می کردی چیز عجیبی می دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز کرده فرمود: هر کس بین من و او خویشاوندی هست بگوئید بیاید همه را گرد من جمع کنید سفارشی دارم.
ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم، در این موقع امام صادق - علیه السّلام- نگاهی به آنها نموده فرمود: (ان شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلوه) شفاعت ما خانواده به آن کسی که نمازش را سبک شمارد نخواهد رسید .
[۱]. محاسن برقی، ج ۱، ص ۸۰.
مناسبت ها
یکی از دوستان اهل بیت که تنگدست بود، چند بار خدمت حضرت صادق علیهالسّلام رسید و عرض کرد که فقیرم. حضرت علیهالسّلام فرمودند: تو فقیر نیستی. بار آخر سؤال کرد که آخر چطور من فقیر نیستم؟
فرمودند: آیا حاضری همهی دنیا را بگیری و مقداری از محبّت ما اهل بیت را بدهی؟
عرض کرد نه آقاجان، محبّت شما را با همهی عالم عوض نمیکنم.
حضرت علیهالسّلام فرمودند: دیدی فقیر نیستی، چه ثروتی عظیمتر از این ؟
منبع: مصباح الهدی، مهدی طیّب، مبحث محبّت