مناسبت ها
بسم الله الرحمن الرحیم
بچه تر که بودم، شیطنت هایم بیشتر از امروز بود. یک روز شیشه این همسایه را می شکستم و فردا، سر پسر همسایه دیگر را. یک روز صبح، عمویم که از کارهایم عاصی شده بود؛ صدایم زد و پیشنهاد داد با پولی که می دهد، کاری اقتصادی دست و پا کنم. پیشنهاد خودش فروختن بیسکوئیت به بچه های محل بود. من هم از خدا خواسته، پولها را از عمو گرفتم و از عمده فروشی، ده بیست تایی بیسکوئیت خریدم. یک جعبه چوبی میوه هم سرو ته شد و سر کوچه خودمان که از قضا گلوگاه محل نیز محسوب می شد، اولین دکان بیسکوئیت فروشی من پا گرفت.
اولین روز، کسب و کار تعریفی نداشت و بیشتر وقت من به بطالت گذشت. بچه ده ساله ای را در نظر بگیرید که از صبح تا ظهر جلوی ده بیسکوئیت بنشیند و گرسنه شود. طبیعی است که شیطان در جلدش برود و به بیسکوئیت ها دست درازی کند.
ظهر که شد، پدر از سر کار آمد و با دیدن من، که نان آور خانه شده بودم، خندید. نزدیک آمد و پرسید که چه می کنم و از صبح، چقدر کاسب بوده ام. من هم گفتم بیسکوئیت را خریده ام سه تومن و می فروشم پنج تومن. دروغ می گفتم. خریده بودم پانزده ریال و می فروختم دو تومن. پدر با شنیدن این حرف گفت: خوب یکی هم به ما بده. من هم زرنگی کردم و بیسکوئیتی که ازصبح به آن نوک زده بودم را به دستش دادم. پدر بیسکوئیت را زیر و رو کرد. ظاهراً می خواست چیزی بگوید، اما نگفت. دست دیگرش را در جیب فرو برد و یک ده تومنی بیرون آورد و به من داد. من ایستادم و جیبهایم را گشتم و دست آخر گفتم: پنج تومنی ندارم که بقیه پول را پس بدهم. پدر هم گفت: اشکال ندارد؛ بعداً با هم حساب می کنیم. و این بعداً هرگز نرسید. تا عصر، پشت دکانم بودم و پس از آن به خانه رفتم و بیسکوئیتی که به پدر فروخته بودم را از سر طاقچه برداشتم و خوردم.
امروز که من پدر شده ام و پسری دارم که شیطنت می کند؛ فهمیده ام که آن روزها، پدر قیمت بیسکوئیت را می دانست؛ می دانست که بیسکوئیت را دو تومن می فروشم؛ می دانست که پنج تومنی دارم که پولش را پس بدهم؛ می دانست که بیسکوئیت نوک زده را به او انداخته ام؛ و می دانست که بیسکوئیت را خودم خواهم خورد. و من امروز فهمیده ام که پولی که عمو به من داد را پدر داده بود؛ فهمیده ام که این بازی برای این بود که من دست از «خبط و خطا» بردارم و آدم شوم؛ فهمیده ام که پدر به دنبال «راه انداختن» من بود.
امام موسی کاظم علیه السلام می فرمایند: «رجب نام نهری است در بهشت که از شیر سفید تر و از عسل شیرین تر است؛ اگر کسی یک روز از این ماه را روزه بدارد؛ خداوند از آن نهر به او خواهد نوشانید.»
گاهی می پرسند: این چه موازنه و معامله ای است که اگر کسی تنها یک روزه بگیرد؛ خداوند او را به بهشت می برد و از نهر رجب به او می نوشاند؟ سوای همه پاسخ های متینی که به این پرسش داده شده؛ به گمانم هدف خداوند این است که ما دست از «خبط و خطا» برداریم و در این ماه رجب «راه بیافتیم»؛ و الاّ خداوند قیمت یک روز روزه گرفتن را می داند. بیایید از دست دل بازی خداوند در این ماه استفاده کنیم و هم مغفرتش و هم فرج پدر مهربانمان وامام زمانمان را ازاو بگیریم.
✨✨✨یاوران حضرت مهدی✨✨✨
ادبی
خالدحسینی تو رمان بادبادک باز مینویسه:
««در دنیا فقط یک گناه هست و آن دزدی ست!»»
ﻣﺮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺵ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﺠﻮﺍ ﮐﺮﺩ : "
ﭘﺴﺮﻡ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ "
ﭘﺴﺮ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺳﺖ ﮐﺞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ .....
ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ :
«« ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««خیانتﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﻧﺎﺣﻖ ﻧﮕﻮ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««بی ﺣﯿﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﻘط دزدی نکن
مذهبی
نماز را بازاری نکنید، اول وقت بجا آورید با خضوع و خشوع.
اگر نماز را حفظ کردید همه چیزتان حفظ میشود.
آیت الله سید علی قاضی ره
مذهبی
خدا بی نهایت است و لامکان وبی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود
یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفره ی شما
با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار
مذهبی
خدا بی نهایت است و لامکان وبی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود
یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
ادامه مطلب ...مناسبت ها
فاطمه (س) یک زن بود، آنچنان که اسلام می خواهد...
مظهر یک دختر در برابر پدرش،
مظهر یک همسر برابر شویش،
مظهر یک مادر برابر فرزندانش
و مظهر یک "زن مبارز و مسئول" در برابر زمان و سرنوشت جامعه اش.
دکتر شریعتی
مناسبت ها
وقتی به خودت میای و میبینی یه ساعته به جای ترانه مورد علاقت،داری آهنگ باب اسفنجی رو زمزمه میکنی.....
یعنی مادر شدی !
وقتی سهم تو از شور ترشی سر سفره ، هویج میشه....
یعنی مادر شدی !
وقتی شجاع میشی و با دمپایی تو سر سوسک میزنی و میگی:"دیدی ترس نداشت!!"
یعنی مادر شدی !
وقتی خوابت میاد ولی بیدار میشینی تا کودک تب دارت تشنج نکنه.....
یعنی مادر شدی !
وقتی تلویزیون خونه همیشه داره کارتون پخش میکنه ....
یعنی مادر شدی !
و هزار و یک وقتی های دیگر......
این لحظات شیرین مادر بودن رو میستایم
تقدیم به مادرهای مهربون
روزمادرمبارک❤️
مذهبی
آیت الله بشیر فرمودند چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود
(وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )
یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .
از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!
تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم .که می فرماید:
مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین راملاقات نمایند .
امام به دیدار محبان می آید . این ملاقات بسیار طولانی می شود . امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند
و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .
ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت
بکشید تا ملاقات پایان یابد.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین( ع)
روانشناسی
"" روانشناسی مدرن ""
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺗﻪ ﻗﻠﺐ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺳﻼﻣﺘﯽﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ، ﺍﻣﻮﺍﺝ ﻧﺎﻣﺮﺋﯽ ﺗﻔﮑﺮﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﯾﮕﺮﯾﺴﺖ . ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺝ ﻧﯿﮏ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﻋﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻗﻮﺍﯼ ﻣﻌﻨﻮﯼ، ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﻐﺰ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﯽ، ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺵ ﺍﯾﻦ ﺫﺭﺍﺕ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﺮﺩﯾﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﯿﺰﺍﺭ ﻭ ﻣﺘﻨﻔﺮﺑﺎﺷﯿﺪ ﻧﯿﺰ ﺫﺭﺍﺕ ﻭ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﮐﺴﺎﻟﺖ ﻭ ﺗﻨﻔﺮ، ﻧﺨﺴﺖ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺿﻤﯿﺮﺗﺎﻥ ﺭﺳﻮﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﺿﻤﯿﺮ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻋﺎ ﻭ نفرین ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺷﻔﺎﺑﺨﺶ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺴﻤﻮﻡ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯾﺴﺖ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﻭ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﻮﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ، ﺿﻤﯿﺮ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ، ﺁﻥﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺭﺍ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ ﺟﺬﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﺎﺭﯾﺴﺖ،ﻧﺨﺴﺖ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮ ﻭ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺫﺍﺕ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯿﺮﺳﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺗﺎﺑﺶ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﯿﺰ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖﮐﻨﻨﺪﻩ ﯼ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ…