ادامه مطلب ...
مذهبی
من نوشت
رودی بودم
در آرزوی رسیدن به دریا
گذشتم از دختری که سبو در دست
آب را جستجو می کرد
از زنی که آرزوهایش را
در طشتی چنگ می زد
ازتعجب صیاد که به جای ماهی
پی در پی مروارید شکار می کرد
واز پیری که در امتداد نگاهش
حبابهای حسرت بهم می پیوست
گذشتم
ودل نبستم
به اینکه کودکی حتی
سنگ ریزی در من اندازد!
به درستی که استاد سخن به شیوایی به این نکته ظریف اشاره میکند که عالم بی عمل همچون زنبور بی عسل است. اما چطور میتوانیم الهامات قلبی خود را نیمهکاره رها نکرده و آنها را به ماهیتی بیرونی و مفید فایده بدل سازیم؟ این کار گرچه پوستهی ظاهری سخت و دشواری دارد، به سادگی قابل دستیابی است، کافی است با زومیت همراه شده و تا انتهای مطلب با این چهار گام با ما همراه باشید!
ادامه مطلب ...
مذهبی
امام صادق "ع"فرمودند:هرکسی نماز نخواند از شیطان پست تر است چون شیطان یک خطا کرد و آن هم اینکه بر انسان سجده نکرد ولی انسان اگر نماز نخواند برای خدا سجده نمیکند حضرت محمد "ص"فرمودند:مجوز عبور از پل صراط نماز است و فرمودند:اگر نماز مومن قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول درگاه الهی باشد در نمازها نماز صبح خیلی سفارش شده است و دلیل آن این است که در هنگام شب فرشتگان شب پیش انسان هستند و اعمال شب را مینویسند و هنگامی که اذان صبح را می دهند فرشتگان شب میروند و جای خود را به فرشتگان روز می دهند پس اگر نماز صبح را بخوانیم در دو پرونده ثبت میشود و آخرین عمل که همین نماز صبح است را فرشتگان مینویسند و اولین چیزی که در پرونده صبح ثبت میشود همین نماز صبح است و همچنین از حضرت امام صادق "ع"منقول است : که از صفات مومن این است که بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند بگوید و هر کس بعد از تکبیر نماز قبل از شروع حمد اعوذ باالله من الشیطان رجیم را بگوید به اندازه هر موی که در بدن اوست هزار حسنه برای او مینویسند و حضرت پیامبر فرمودند: هر کسی بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا "س" 34 مرتبه الله اکبر 33مرتبه احمد الله و 33مرتبه سبحان الله را بگوید بخصوص اگر با انگشتان بشمارد همان دست هایش او را در روز قیامت شفاعت میکند.
1) برابری
الف) در سن (اختلاف سن حداکثر ٥ تا ٧ سال).
ب) در زیبایی.
ج) عیبها را ١٠ تا ٢٠ درصد بیشتر در نظر بگیرید.
د) خوش بخت کسی ست که مردم او را بدتر از آن که هست بدانند.
ه) بد بخت کسی ست که مردم اورا بهتر از آن که هست بدانند.
روانشناسی
کلمات،عقاید شکل گرفته وافکاربیان شده هستند. به عبارت ساده آنچه
می گویی فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند
هستند که به زندگی و امورمان شکل میدهند.
همه ما می
توانیم استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت را در سطح جامعه گسترش داده و
انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم.
امروزه ثابت
شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستد و اورا به سمت منفی و
بیماری سوق می دهد! به طورمثال وقتی به ما می گویند " خسته نباشی"
دراصل خستگی را به یاد ما می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم. باخودتان
امتحان کنید! امااگر به جای آن از یک عبارت انرژی زا استفاده شود نیروی مثبت و
سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم.
به جای:
پدرم درآمد بگوییم خیلی راحت نبود
خسته
نباشید
بگوییم
خداقوت
دستت درد
نکنه
بگوییم
ممنون
از محبتت
دروغ
نگو
بگوییم راست
میگی؟ راستی؟
گرفتارم
بگوییم درفرصت
مناسب باشما خواهم بود
خدا بد نده
بگوییم خدا
سلامتی بده
قابل نداره
بگوییم هدیه
برای شما
شکست
خورده
بگوییم باتجربه
مگه مشکل
داری؟
بگوییم مگه
مسئله ای داری؟
فقیرهستم
بگوییم ثروت
کمی دارم
بد نیستم
بگوییم خوب
هستم
به درد من
نمی
خورد بگوییم مناسب
من نیست
مشکل دارم
بگوییم مسئله
دارم
جانم به لبم
رسید
بگوییم چندان
هم راحت نبود
فراموش نکنی
بگوییم یادت
باشه
داد
نزن
بگوییم آرام
باش
مریض وغمگین
نیستم
بگوییم من
سالم و با نشاط هستم
غم آخرت
باشد
بگوییم
شما را در شادی ها ببینم
ببخشید مزاحمتون شدم
بگوییم از اینکه وقت دراختیار من گذاشتید
متشکرم
وقتی بعد
ازمدتی همدیگررا می بینیم، به جای توجه کردن به نقاط ضعف همدیگر و نام بردن از
آنها عبارات دیگری که نه تنها بیانگر نقاط ضعف طرف مقابل نیست بلکه نوعی
اعتماد به نفس را به مخاطبمان القاء می کند را بکار میبریم البته می توان
درباره ی موضوعات مشترک، با محوریت مثبت باهم صحبت کنیم.
شماهم می توانید به این لیست مواردی رو اضافه کرده و برای دیگران بفرستید.
منبع: دکترحورایی-حلت
گردآورنده: ر . ع
اداره استاندارد استان تهران اقدام به نمونه برداری 26 نمونه سوسیس و کالباس و همبرگر ازمراکز عرضه و فروشگاه های زنجیره ای نموده و این نمونه ها از نظر منشاء بافت گوشتی مورد آزمون قرار گرفت.از بیست نمونه سوسیس و کالباس متأسفانه 18 مورد نامنطبق بوده اند
ادامه مطلب ...
من نوشت
طرح یک جفت چشم سیاه افتاده بود روی پنجره
خاطره آدمها مثل منظره خیابانها سریع می گذشتند
هر کدام از عزیزانش در گوشه ای از این خاطره ها مرده بودند !!
اگر فراموشی ونبودن عزیزی اسمش مرگ نیست !
پس چه باید خواندش ؟
شاید هم او مرده ولی حواسش نبود !
مرگ یعنی بی حسی ! زیستن بدون لمس هر طعمی !
و او مدتها بود که از عالم آدمها جدا افتاده
و تلخی وشیرینی برایش یک طعم بود !
دانه های اشک سر خوردند روی پنجره
دیگر هیچ تصویری نبود نه از آدمها و نه خیابانها !
جاده ای بود تا بی نهایت
ودلی که می خواست یکه وتنها همسفر جاده شود .
تنهای تنهای بدون آدمها !
بدون سنگینی پوست تن !
رسید به یک حس تازه
حس آشنا یی با یک آشنا
لمس یک مهربانی از نوع دیگر!
فهمیدن معنای جاده بی انتها و تنهایی
باید رفت ! باید گذشت تا رسید
به دنیای نور و مهربانی !