مناسبت ها
1. از یونس بن ظبیان و مفضل بن عمر و ابو سلمه سراج و حسین بن نویره روایت شده که گفتند: ما در حضور حضرت صادق علیه السّلام بودیم، آن حضرت بما فرمود: خزینههاى زمین و کلیدهاى آنها بما عطا شده، اگر من بخواهم به یکى از این پاهایم میگویم: آنچه طلا که در جوف تو است خارج کن! (خارج میکند) پس آن حضرت با پاى خود روى زمین خطى کشید، با دست خود مقدارى از طلا که بقدر یک وجب بود خارج کرد، آن طلاها را بما داد و فرمود: نیکو بآن نظر کنید که شک نیاورید، بعد از آن بما فرمود: بزمین نگاه کنید! وقتى ما نگاه کردیم دیدیم که مقدار زیادى طلاى درخشنده روى هم قرار گرفته است.
یکى از آن مردم گفت: یا بن رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله بشما اینطور نعمتها عطا شده و شیعیان شما محتاجند؟! فرمود: خدا بهمین زودى دنیا و آخرت را براى شیعیان ما جمع خواهد کرد و آنان را در بهشت پرنازونعمت داخل میکند و دشمنان ما را در دوزخ داخل خواهد کرد. (1)
ادامه مطلب ...
من نوشت
توکه بدنیا آمدی آتشکده موبدان خاموش شد و کاخ کسراییان ویرانه گشت.
توکه بدنیا آمدی آسمان اشک شوق بارید وزمین تفتیده حجاز دستانش سبز شد.
تو که به دنیا آمدی خورشید را خجل کردی از تابیدن ومه رویت ، ماه رابه تماشا واداشت.
توکه بدنیا آمدی عطر همه گلهای عالم را شمیم محمدی بخشیدی وباور انسانها را از ازل تا ابد
به احدیت یکتاپیوند دادی !
اینک ای سلاله پاکان !ای خوبترین خوبان !
سبد سبد گل همیشه بهار پیشکش مقدمت باد که بهار هم با تولد تو معنا گرفت ! وعشق بادیدن
رخ زیبایت تجلی گاه عالم خلقت شد!
ای مقامت زجبریل بالاتر و ای حسن جمالت زیوسف نیکوتر !
میلادت مبارک!میلادت مبارک!
با عرض سلام وتبریک این ایام فرخنده خدمت همه دوستان و همفکران گرامی
اول بهمن تولد دومین سال بهار بی خزان است. در این دوسال مسیر پر فراز و نشیبی را پسر گذاشتم و خاطرات تلخ وشیرین بسیاری از همراهی نوشتاری و مجازی دوستان برایم به یادگار مانده !
خدا را شاکرم که در زندگی مجازی هم مثل زندگی واقعی همیشه راهنما و مشکل گشای من بوده است. وتوانایی نوشتن را در این سالها به من عنایت کرد.
هدف اصلی من از نوشتن این وبلاگ این بود که کاربرد دین را در زندگیم پیدا کنم. در رابطه با دیگران- تربیت فرزند-روان شناسی – اخلاق – ادبیات و....کلا مهارتهای زندگی اسلامی را بشناسم.
بیشتر سعی کردم مطالب مفید و کاربردی برای خودم و دیگران در وبلاگم استفاده کنم .البته از فکر تا عمل فاصله بسیار است و این نوشته ها هم یک قدم بسیار کوچک !
اما به استناد این آیه قرآن که می فرماید : لیس الانسان الا ما سعی ( براى انسان جز حاصل تلاش او نیست)
امید دارم که در سایه عنایت
خدا و اهل بیت (ع) و حضور و نظر سازنده شما دوستان تلاشهایم ثمر بدهد وروز به روزمطالب
بهتر و ارزنده تری را تقدیم کنم .
من نوشت
دفتر زندگی ورق می خورد وگاه به صفحاتی می رسد که سخت و پر تاب ورق می خورند !
در تردید بین نوشتن و ننوشتن است که به روز شهادت امام سجاد (ع) می رسم .، گرچه دیر ولی تصمیم می گیرم ضمن عرض تسلیت به همه دوستان چند خطی را تقدیم به این امام بزرگوار نمایم:
زوایای ذهنم را در یافتن هرچه نشان از این امام عزیز هست جستجو می کنم :
نامش را پدر علی گذاشت بخاطر زنده نگه داشتن یاد علی (ع) در آن فضای تبلیغات مسموم اموی! نه تنها او که هر سه پسر نام علی را به یادگار گرفتند تا بعدها سهم علی اصغر وعلی اکبر شهادت شود وسهم علی اوسط امامت !
بهمراه فرزند 5 ساله اش محمد باقر (ع) به کربلا آمد ولی در روز کارزار به سختی بیمار شد و با حال بیمار جنگید اما به فرمان پدر به خیمه گاه برگشت تا ریشه امامت بدون رسالت قطع نشود!
مناسبت ها
مدینه اولین باری است که میهمانانی چنین غریبه را به خود میبیند. کاروانی متشکل از شصت میهمان
ناآشنا که لباسهای بلند مشکی پوشیدهاند، به گردنشان صلیب آویختهاند، کلاههای جواهرنشان بر سر گذاشتهاند، زنجیرهای طلا به کمر بستهاند و انواع و اقسام طلا و جواهرات را بر لباسهای خود نصب کردهاند.
وقتی این شصت نفر برای دیدار با پیامبر، وارد مسجد میشوند،
همه با حیرت و تعجب به آنها نگاه میکنند. اما پیامبر بیاعتنا
از کنار آنان میگذرد و از مسجد بیرون میرود هم هیأت میهمانان
و هم مسلمانان، از این رفتار پیامبر، غرق در تعجب و شگفتی
میشوند. مسلمانان تا کنون ندیدهاند که پیامبر مهربانشان به
میهمانان بیتوجهی کند به همین دلیل، وقتی سرپرست هیأت مسیحی
علت بیاعتنایی پیامبر را سؤال میکند، هیچ کدام از مسلمانان
پاسخی برای گفتن پیدا نمیکنند.
تنها راهی که به نظر میرسد، این است که علت این رفتار پیامبر
را از حضرت علی بپرسند، چرا که او نزدیکترین فرد به پیامبر و
آگاهترین، نسبت به دین و سیره و سنت اوست. مشکل، مثل همیشه به
دست علی حل میشود. پاسخ او این است که:
«پیامبر با تجملات و تشریفات، میانهای ندارند؛ اگر میخواهید مورد توجه و استقبال پیامبر قرار بگیرید، باید این طلاجات و جواهرات و تجملات را فروبگذارید و با هیأتی ساده، به حضور ایشان برسید.»
مناسبت ها
«مدینه» آرام آرام میشکفد در خویش
طفل، سرشار از عطری نافراموش، در دستهای مشتاق «سمانه» است
لبخند بر لبها می نشیند.
دهمین ستاره در جاده های نیمه شبان تاریخ، درخشیدن گرفته است!
امروز که دل قرین شادیست ، میلاد تو ای امام هادی(ع)است !
میلاد تو بر همه مبارک ! بر مهدی فاطمه(عج) مبارک!
مناسبت ها
از سستی و بی قراری بپرهیز ، که این دو ، کلید هر بدی می باشند ، کسی که سستی کند ، حقی را ادا نکند ، و کسی که بی قرار شود ، بر حق صبر نکند . امام باقر(ع)
مناسبت ها
این سپردن دست عروسی به تکیه گاهی یک مرد نیست؛
این سپردن انسان است به حریم بی انتهای عصمت
این پیامبر صلی الله علیه و آله نیست که دخترش را به علی علیه السلام می سپارد
این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی و زهرا علیهاالسلام وامی نهد . .
سالروز ازدواج حضرت علی (ع ) و زهرا (س )مبارک باد.
مناسبت ها
حس میکنم در مرقدت عطر دعا را
عطر توسل های در باران رها را
غرق اجابت می شود دست نیازش
هر کس که می خواند در این مرقد خدا را
ای مظهر رأفت برای تو چه سخت است
خالی ببینی دست محتاج و گدا را
آهم کبوتر میشود تا گنبد تو
میآورد فریادهای یا رضا را
آئینه های لطف تو تکثیر کردند
در چشمه دل اشک های بی صدا را
آقا کنار پنجره فولادت آخر
میگیرم از دستت برات کربلا را
ای زائران اینجا دخیل غم ببندید
بر آستانش ندبهی «آقا بیا» را
پائین پای تو غباری می سراید
شعر کرامات نگاه کیمیا را
یوسف رحیمی
مناسبت ها
یکی از دوستان اهل بیت که تنگدست بود، چند بار خدمت حضرت صادق علیهالسّلام رسید و عرض کرد که فقیرم. حضرت علیهالسّلام فرمودند: تو فقیر نیستی. بار آخر سؤال کرد که آخر چطور من فقیر نیستم؟
فرمودند: آیا حاضری همهی دنیا را بگیری و مقداری از محبّت ما اهل بیت را بدهی؟
عرض کرد نه آقاجان، محبّت شما را با همهی عالم عوض نمیکنم.
حضرت علیهالسّلام فرمودند: دیدی فقیر نیستی، چه ثروتی عظیمتر از این ؟
منبع: مصباح الهدی، مهدی طیّب، مبحث محبّت