چند نوع هوش داریم؟

 معرفی یک نویسنده -یک کتاب

در زندگی قرن بیستم عادت کرده ایم هوش بالا را با یک کتابخوان حرفه ای -یک اندیشمند ویا کسی که تحصیلات دانشگاهی دارد ارتباط دهیم.

اما هوش به معنای دقیق کلمه توانایی پاسخ موفقیت آمیز به موقعیتهای جدید و ظرفیت فرد برای یادگیری از تجربیات گذشته تلقی می شود.

اگر اتومبیل شما خراب شود باهوشترین فرد برای رفع اشکال آن چه کسی است؟یک دکتر یا یک مکانیک اتومبیل باتحصیلات سیکل؟چنانچه در یک شهر بزرگ گم شوید چه کسی می تواندبیشترین کمک را بکند؟یک پروفسور فراموشکار یا یک پسر بچه با حس جهت یابی دقیق؟

هوش بستگی به شرایط وظایف ونیازهایی دارد که زندگی برای ما ایجاب می کندنه به ضریب هوشی درجه دانشگاهی یا شهرتی بلند آوازه.

در این کتاب به هوشهای چندگانه ای اشاره خواهیم داشت که در هر قدم از زندگی یافت می شوند.

اولین نوع هوش -هوش زبانشناختی است.این هوش مبتنی بر کلمات است وبه خبرنگاران

نویسندگان- شعرا ووکلا مربوط می شود.

افرادی که بویژه در این بخش باهوش هستند-می توانند باواژه های گفتاریموثر به بحث کردن متقاعد ساختن -سرگرم کردن یا رهنمود دادن بپردازند.آنها اغلب عاشق تفریح کردن با اصوات زبانی به صورت ایهام - بازی باکلمات وبکار گیری کلماتی هستند که تلفظ آن مشکل است.

دومین نوع هوش -هوش منطقی -ریاضی یا هوش اعداد ومنطق است.این هوش مربوط به دانشمندان -حسابداران وبرنامه نویسان کامپیوتر است.

افراد این گروه توانایی استدلال -استنتاج-اندیشیدن درباره مفاهیم علت ومعلول -خلق فرضیه و..دارند.

هوش فضایی -نوع سوم هوش است وشامل تفکر در قالب تصاویر وتجسمها وتوانایی درک- تغییر شکل وخلق دوباره جنبه های دنیای بصری -فضایی است. مثل :معمارها-عکاسها -هنرمندان -خلبانان ومهندسان مکانیک.

هوش موسیقایی- چهارمین نوع هوش است.ویژگیهای مهم این نوع هوش قابلیت درک -ارزیابی وساختن ریتمها وملودی هاست.مثل :باخ -بتهون یا برامز

با این حال هوش موسیقایی در مغز هرکسی که شنوایی خوبی داشته باشد وبتواند آوازی موزون بخواند وجود دارد.

هوش پنجم-هوش جسمی حرکتی است که هوش ضمیر فیزیکی نام دارد. وعبارت است از استعداد کنترل حرکات بدن ونیز در دست گرفتن ماهرانه اشیا . ورزشکاران -هنرمندان -مکانیکها وجراحان به میزان قابل توجهی از این نوع هوش بهره مندند.

افراد این گروه از تفریحات فیزیکی همچون پیاده روی -رقص - دویدن -شنا یا قایقرانی لذت می برند .آنها افرادی عمل گرا هستند که حس لامسه خوبی دارند وباید بطور مداوم بدن خود را حرکت دهند.

هوش ششم -هوش میا ن فردی نام دارد.این هوش مستلزم داشتن قابلیت درک دیگران ومسوول بودن دربرابر حالات روحی -خلق وخوی وتمایلات آنهاست.

کسی که از هوش بین فردی برخوردار است ممکن است فردی بسیار دلسوز ودارای حس مسوولیت اجتماعی مانند مهاتما گاندی ویا شخص متقلب ومکار مثل ماکیاولی باشد.

در هر حال همگی افرادی هستند که می توانند به ذهن دیگران راه یابند ودنیا را از چشم انداز فکری آنان بنگرند.چنین افرادی می توانند یکی از کارکنان شبکه ای -مشاور ومعلمانی شگفت انگیز باشند!

آخرین هوش -درون فردی یا هوش ضمیر درونی نام دارد.فردی که چنین هوشی دارد می تواند براحتی احساسات خود رادرک کندوآنهارا از میان انواع بسیار متفاوت حالات عاطفی درونی تشخیص دهد واین خود شناسی را برای غنا بخشیدن وهدایت زندگی خویش بکار گیرد. مشاوران -دانشمندان وافراد صاحب مشاغل آزاد از این هوش برخوردارند.آنها ممکن است افرادی بسیار درونگر بوده وارژرف اندیشی -مشاهده یا سایر اسکال کاوش عمیق روح بهره گیرند.

از سوی دیگر ممکن است بی نهایت مستقل-بسیار هدفمند وفوق العاده خویشتن دار باشندو ترجیح می دهند به تنهایی کار کنند تا با دیگران!

فراموش نکنید گرچه ممکن است خودرا فقط با یک یا دومورد از توصیفهای فوق هماهنگ بدانید اما در واقع از تمام 7 هوش بهره مند هستید. از این گذشته تقریبا هر فرد عادی قادر است هریک از این 7 نوع هوش را تا حد قابل قبولی رشد دهد.

ما از چندین هوش برخورداریم که برخی عینیت می یابند -برخی در حد متوسط قرار دارند و بقیه آنهایی هستند که در طول زندگی برایمان مشکلات قابل توجهی به همراه داشته اند.

امانکته مهمی که باید بدانیم این است که هر کسی برای درخشیدن در هر کدام از انواع هوش فرصتهایی دارد.

کتاب 7نوع هوش نویسنده:توماس آرمسترانگ