بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

این روزها که می گذرد!

ادبی


بنام خداوند مهرورز





این روزها که می گذرد،


 هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند


 احساس می کنم که مرا

 

 از عمق جاده های مه آلود

 

 یک آشنای دور صدا می زند

 

 آهنگ آشنای صدای او

 

 مثل عبور نور

 

 مثل عبور نوروز

 

 مثل صدای آمدن روز است

 

 آن روز ناگزیر که می آید

 

 روزی که عابران خمیده یک لحظه وقت داشته باشند

 

 تا سر بلند باشند و آفتاب را

 

 در آسمان ببینند


 

ادامه مطلب ...