من نوشت
دلم می خواهد از خیلی چیزها بنویسم .ولی یک حسی نمی گذارد .
آیا زندگی مثل یک کتاب می ماند که باید آن را نوشت -فارغ از اینکه چه کسی خواننده کتاب است ؟ نویسنده از خودش و زندگی و افکار ورویاهایش می نویسد و دیگران هم محکوم هستند به خواندن ؟
آیا زندگی مثل کلاس درس است که بعضی معلم و برخی هم سطح و مساوی تو و برخی از تو ضعیف ترند؟ بعضی رفیقند و برخی نارفیق .بعضی همپا هستند و برخی خار پا ؟
یقین دارم که از کلاس زندگی بیشتر از کتاب زندگی می آموزم.
فرازی از دعای سمات که خیلی آرامش بخش است :
اکْفِنِی مَئُونَةَ إِنْسَانِ سَوْءٍ وَ جَارِ سَوْء وسُلْطَانِ سَوْءٍ وَ قَرِینِ سَوْءٍ وَ یَوْمِ سَوْ