بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

قرآن زبان اعداد

 

کشف کلید اسرار قرآن

 

 

 کلید اول

 

تا کنون در تمام تفاسیر هر جا سخن از پیشگوئی های قرآن بمیان آمده است بلا فاصله به سوره روم اشاره رفته است.

براستی سوره روم  سوره عجیبی است.

ناگهان در میان بهت مومنان پیامبر عظیم الشأن اسلام از ماجرائی خبر داد که همزمان با گفتار آنحضرت در آنسوی زمین درحال وقوع بود.

 (30:1)  الم

 (30:2)  غلبت الروم

 (30:3)  فی أدنى الأرض

 (30:4)  وهم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین

لله الأمر من قبل ومن بعد ویومئذ یفرح المؤمنون

رومیان درسرزمین های دور دست مغلوب پارسیان شدند اما آنان در کمتر از7 سال دوباره بر پارسیان پیروز خواهند شد . همه امور پیش ازآن و بعد ازآن ، از آن خداوند است . مومنان با شنیدن این پیروزی شادمان خواهند شد.

در آیات چهارگانه فوق دو خبر غیبی وجود دارد. یکی شکست رومیان همزمان با گفتار پیامبر اتفاق افتاده بود و دیگری پیروزی آنان در کمتر از 7 سال که قرار بود اتفاق بیفتد.

صدای این خبر غیبی بلا فاصله در تمام نقاط سرزمین اسلامی پیچید و به ماجرایی حساسی تبدیل شد برای آزمایش راستی و نادرستی رسالت آنحضرت.

چند ماه بعد که بازگانان از دیار روم بازگشتند خبر دادند که رومیان درست در همان روزی که پیامبر خبر داده بود شکست خورده بودند.

تأیید این خبر موجی از شادی و شعف در میان مومنان بوجود آورد. مومنان با ابراز شادمانی از خبر شکست رومیان منتظر تحقق خبر غیبی دیگر آنحضرت ماندند که آنهم در موعد مقرر اتفاق افتاد.

این دقیقاهمان معادله چند مجهوله حل شده ایست که ما بدنبال کشف فرمول آن هستیم.


ا موشکافی این دو خبر غیبی به نکته عجیبی دست می یابیم.

 (30:1)  الم

 (30:2)  غلبت الروم

خبر غیبی اول بسیار کوتاه است که با کلمه غلبت شروع میشود. میبینیم که در این خبر کوتاه غیبی هیچ اشاره ای به سال وقوع آن نشده است. قبل از کلمه غلبت نیز هیچ کلمه دیگری بکار نرفته است.  دلیل آنرا در بررسی خبر غیبی بعدی در می یابیم.

 (30:4)  وهم من بعد غلبهم  سیغلبون فی  بضع سنین . لله الأمر من قبل ومن بعد ویومئذ یفرح المؤمنون

در خبر غیبی دوم به دو نکته جدید پی میبریم. نخست آنکه با بکار بردن کلمه بضع به زمان وقوع آن اشاره شده است و دیگر آنکه قبل از کلمه بضع چند کلمه بکار رفته است.

نکته عجیب این پیش بینی در این است که قرآن اولا زمان دقیق آنرا مشخص میکند. کلمه بضع در عربی بمعنای کمتر از 7 سال بکار میرود.  ثانیا علیرغم آنکه خداوند زمان آنرا مشخص کرده است، میبینیم که کلمات بکار رفته قبل از عدد بضع نیز به تعداد همان کلمه بضع است. یعنی 6 کلمه.

وهم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین

1 2 3 4 5 6 

بنابراین ما به فرمول حل این معادله دست یافته ایم.  بنحوی که اگراین فرمول را در زمان نزول آیه میدانستیم، حتی اگر خداوند کلمه بضع را بکار نمیگرفت وزمان آنرا مشخص نمیکرد میتوانستیم با استفاده ازین فرمول سال وقوع آنرا مشخص کنیم.

 

کلید دوم

 

حال
که به اصل فرمول دست یافته ایم بایدبه آزمایش آن بپردازیم و ببینیم که آیا
خداوند از این فرمول در جای دیگری هم استفاده کرده است یا نه.

با این نیت سراغ آیه دیگری از قرآن میرویم که باز هم یک خبر غیبی مربوط به گذشته بسیاردوریست.

(11:7)وهو الذی خلق السموت والأرض فی ستة أیام وکان عرشه على الماء لیبلوکم أیکم أحسن عملا ولئن قلت إنکم مبعوثون من بعد الموت لیقولن الذین کفروا إن هذا إلا سحر مبین

در آیه شریفه فوق خداوند باز هم خبرغیبی خلقت آسمان و زمین را مطرح میکند و طول زمانی آنرا با بکار گیری عدد شش مشخص میکند.

حال باید دید آیا خداوند ازفرمول بدست آمده دراینجا نیز استفاده میکند یانه. با شگفتی تمام میبینیم که دقیقا مانند مورد قبلی خداوند هم طول زمان خلقت آسمان و زمین را با بکار گیری عدد شش مشخص میکند و هم قبل از عدد شش درست 6 کلمه بکار میبرد.  بصورتی که اگر این فرمول را میدانستیم میتوانستیم طول زمانی خلقت را بدانیم.

وهو الذی خلق السموت والارض فی ستة ایام

 

کلید سوم

 

حال باید دید آیا موارد دیگری هم هست که خداوند ازین زبان برای تأیید و تأکید خبر های غیبی خود استفاده کرده باشد یانه.

خبر غیبی دیگر قرآن در مورد اصحاب کهف و مدت اقامت آنان در کهف است.

قرآن در سوره کهف از آیه 9 تا 25 به قصه اصحاب کهف بتفصیل پرداخته است.

با دقت در این آیات شریفه میبینیم که خداوند به همان روال دو آیه قبلی از همان فرمول استفاده کرده است.

یعنی تعداد سالهای اقامت اصحاب کهف را هم با زبان حروف و هم با زبان ریاضی مشخص کرده است. بدین صورت که با بکار گیری عدد 309 در پایان داستان اصحاب کهف زمان اقامت و استقر ار آنان را مشخص فرموده و آنگاه به تعداد همان سالها قبل از عدد ذکر شده کلمه بکار برده است. یعنی اگر تعداد کلمات بکار رفته از آغاز داستان اصحاب کهف و از کلمه ام در آیه نه تا کلمه ثلاث که نخستین کلمه مربوط به عدد مشخص شده است را بشماریم دقیقا 309 کلمه خواهد بود.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

ام حسبت ان اصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا

11 12 13 14 15 16 17 18 19 20

اذ آوی الفتیة الی الکهف فقالو ربنا آتنا من لدنک

21 22 23 24 25 26 27 28 29 30

رحمة وهیء لنا من امرنا رشدا فضربنا علی آذانهم فی

31 32 33 34 35 36 37 38 39 40

الکهف سنین عددا ثم بعثناهم لنعلم ای الحزبین احصی لما

41 42 43 44 45 46 47 48 49 50

لبثوا امدا نحن نقص علیک نبأهم بالحق انهم فتیة آمنوا

51 52 53 54 55 56 57 58 59 60

بربهم وزدناهم هدی وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا

61 62 63 64 65 66 67 68 69 70

رب السموات والارض لن ندعوا من دونه الها لقد قلنا

71 72 73 74 75 76 77 78 79 80

اذا شططنا ه<لاء قومنا اتخذوا من دونه آلهة لولا یآتون

81 82 83 84 85 86 87 88 89 90

علیهم بسلطان بین فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا

91 92 93 94 95 96 97 98 99 100

واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فآووا الی الکهف ینشر

101 102 103 104 105 106 107 108 109 110

لکم ربکم من رحمتة ویهیء لکم من امرکم مرفقا وتری

111 112 113 114 115 116 117 118 119 120

الشمس اذا طلعت تزاور عن کهفهم ذات الیمین واذا غربت

121 122 123 124 125 126 127 128 129 130

تقرضهم ذات الشمال وهم فی فجوة منه ذلک من آیات

131 132 133 134 135 136 137 138 139 140

الله من یهد الله فهو المهتد ومن یضلل فلن تجد

141 142 143 144 145 146 147 148 149 150

له ولیا مرشدا وتحسبهم ایقاظا وهم رقود ونقلبهم ذات الیمین

151 152 153 154 155 156 157 158 159 160

وذات الشمال وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید لو اطلعت علیهم لولیت

161 162 163 164 165 166 167 168 169 170

منهم فرارا ولملئت منهم رعبا وکذلک بعثناهم لیتسائلوا بینهم قال

171 172 173 174 175 176 177 178 179 180

قائل منهم کم لبثتم قالوا لبثنا یوما او بعض یوم

181 182 183 184 185 186 187 188 189 190

قال ربکم اعلم بما لبثتم فابعثوا احدکم بورقکم هذه الی

191 192 193 194 195 195 197 198 199 200

المدینه فلینظر ایها ازکی طعاما فلیأتکم برزق منه والیتلطف ولا

201 202 203 204 205 206 207 208 209 210

یشعرن بکم احدا انهم ان یظهروا علیکم یرحموکم او یعیدوکم

211 212 213 214 215 216 217 218 219 220

فی ملتتهم ولن تفلحوا اذا ابدا وکذلک اعثرنا علیهم لیعلموا

221 222 223 224 225 226 227 228 229 230

ان وعد الله حق وان الساعة لا ریب فیها اذ

231 232 233 234 235 236 237 238 239 240

تنازعون بینهم امرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم

241 242 243 244 245 246 247 248 249 250

قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا سیقولون ثلاثة

251 252 253 254 255 256 257 258 259 260

رابعهم کلبهم ویقولون خمسة سادسهم کلبهم رجما بالغیب ویقولون سبعة

261 262 263 264 265 266 267 268 269 270

وثامنهم کلبهم قل ربی اعلم بعدتهم ما یعلمهم الا قلیل

271 272 273 274 275 276 277 278 279 280

فلا تمار فیهم الا مراء ظاهرا ولا تستفت فیهم منهم

281 282 283 284 285 286 287 288 289 290

احدا ولا تقولن لشیء انی فاعل ذلک غدا الا ان

291 292 293 294 295 296 297 298 299 300

یشاء الله واذکر ربک اذا نسیت وقل عسی ان یهدین

301 302 303 304 305 306 307 308 309

ربی لاقرب من هذا رشدا ولبثوا فی کهفهم ثلاث مائة

سنین وازدادو تسعا

اینجاست که انسان انگشت بر دهن میماند و از زبان ریاضی قرآن در بهت فرو میرود.

اینجا نیز اگر ما با فرمول کشف شده آشنا بودیم ، حتی اگر خدا وند عدد 309 را بکار نمیبرد بازهم با شمارش تعداد کلمات بکار رفته میتوانستیم سال اقامت آنان را بدست بیاوریم.

با دقت در آخرین آیه از قصه اصحاب کهف در آیه 25 به دو نکته بسیار شگفت آور دیگر پی میبریم.

نخست آنکه خداوند بصورت سوال برانگیزی عدد 309 را به شکل خاصی بکار میبرد.

(18:25)ولبثوا فی کهفهم ثلث مائة سنین وازدادوا تسعا

آنان در غار خویش 300 سال توقف کردند و برآن 9 سال دیگر افزودند.

با  دقت در کاربرد این اعداد در می یابیم که نه سال چیزی نیست جز تفاوت بین سال شمسی و قمری در 300 سال. و ازآنجا که خداوند آگاه بر هر دو تقویم است خواسته است به انسان بفهماند که اگر با سال قمری محاسبه میکنند آنان 309 سال و اگر براساس سال شمسی محاسبه میکنند آنان 300 سال در غار اقامت کرده اند.

ثانیا خداوند ازکلمه وازدادوا قبل از عدد 9 استفاده کرده است. کلمه  وازدادوا به حساب جمل مساویست با 30 که اگر عدد 9 را در کنار آن قرار دهیم به همان نتیجه قبلی میرسیم یعنی عدد 309.

و ا ز د ا د و ا

6 1 7 4 1 4 6 1 30

309=9<30

میبینید که چقدر خداوند بزرگ در چیدمان حروف و اعداد دقت و توجه خاصی برای را برای افهام عقول انسانی بکار گرفته است.

مطالعه ومداقه درآیات مربوط به قصه اصحاب کهف ما را به این نتیجه میرساند که خداوند پرده از کلیدی بر میدارد که ما به آن برای کشف زمان وقوع خبر های غیبی دیگر نیازمندیم.


کلیدچهارم


کار برد کلید فوق در داستان عزیر

داستان عزیر از جهات متعدد شبیه به داستان اصحاب کهف است.

خداوند در داستان عزیر نیز از این کلید استفاده میکند.

خداوند در آیه 259 سوره بقره به ماجرای عزیر میپردازد و میفرماید :

تو در این جا 100 سال بسر بردی. وما تو را نشانه ای برای مردم قرار دادیم. آنگاه که مسئله برای او روشن شد، عزیر گفت میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست.

(2:259)أو کالذی مر على قریة وهی خاویة على عروشها قال أنى یحی هذه الله بعد موتها فأماته الله مائة عام ثم بعثه قال کم لبثت قال لبثت یوما أو بعض یوم قال بل لبثت مائة عام فانظر إلى طعامک وشرابک لم یتسنه وانظر إلى حمارک ولنجعلک ءایة للناس وانظر إلى العظام کیف ننشزها ثم نکسوها لحما فلما تبین له قال أعلم أن الله على کل شیء قدیر

همانگونه که میبینیم خداوند عدد 100 را بکار برده است.

حال اگر ما 100 آیه در سوره بقره به عقب بر گردیم متوجه میشویم که در آن نیز خداوند از بینات و هدایت الهی و روشن شدن مسئله برای مردم سخن میگوید.:

(2:159)إن الذین یکتمون ما أنزلنا من البینت والهدى من بعد ما بینه للناس فی الکتب أولئک یلعنهم الله ویلعنهم اللعنون.

سوالی که ذهن انسان را مشغول میکند اینست که چرا خداوند که خود زمان و یا طول زمانی حادثه ای را خبر میدهد لازم دیده است آنرا با بکار بردن همان تعداد حرف یا کلمه یا آیه تأکید کند؟

این ارداه خداوندی ممکن است بدو علت باشد.

نخست آنکه خداوند بدین وسیله قرآن خویش را از گزند تحریف مصون گرداند و دیگر آنکه به راسخون در علم و متعمقون در قرآن و غواصان اقیانوس بی کران قرآن شاه کلیدی عرضه کند که بتوانند از زمان وقوع حوادث و خبر های غیبی آینده مطلع شوند و بدین ترتیب جنبه اعجازی کلام الله مجید در عصر پیشرفت علم و سیطره کامپیوتر، برخ جهانیان کشیده شود.

بهر ترتیب شکی باقی نمیماند که خداوند در قرآن همزمان با دو زبان تکلم میکند. حروف و اعداد.

سوال مهم دیگری که دراینجا مطرح میشود اینست که چرا خداوند زبان ریاضی را برای تبیین امر خویش و تعیین زمان وقوع حوادث سرنوشت ساز ومهم انتخاب کرده است.

چند دلیل برای این مهم میتوان برشمرد

دلیل نخست آن است که زبان ریاضی زبان جهانی است. انسانها اهل هرکجای زمین باشند و پیرو هر آئینی باشند و به هر زبانی تکلم کنند و از هر نژادی باشند در معادلات ریاضی و نتایج چهار عمل اصلی متفق القولند.

دلیل دوم اینکه زبان ریاضی بر خلاف زبان کلمات قابل تفسیر و تأویل و ترجمه نیستند. اما و اگر بر نمیدانند و شرط نمیپذیرند. نه نسبی هستند ونه مبهم. نمیتوان گفت 4 بودن حاصلضرب 2 در 2 را مشروط به قضیه دیگری کرد و برای آن کلماتی چون اما و اگر و چنانچه بکار برد.

دلیل سوم آنکه زبان ریاضی از دقت بیشتری برخوردار است. و اندازه گیری زمانی یا مکانی دقیقی را میسر میکند


کلید پنجم

استفاده از این کلید در تعیین شب قدر

 

علمای سلف نیز از شیعه و سنی از این کلید و روش برای اثبات مدعای خود استفاده کرده اند.

بعنوان نمونه اگر اهل سنت لیلة القدر را شب 27 ماه رمضان میدانند به علت آنست که مفسر بزرگی چون حافظ ابن کثیر در تفسیر خود با استفاده از همین روش ثابت کرده است که لیلةالقدر شب بیست و هفتم ماه رمضان است.

بنا برمحاسبات ابن کثیر کلمه هی در آخرین آیه سوره قدر اشاره دارد به این شب. و این کلمه بیست و هفتمین کلمه این سوره است. پس شب قدر شب بیست و هفتم رمضان است.

این نظریه را همه اهل سنت پذیرفته اند و هیچ عالمی برآن اعتراض نکرده است.

انا انزلناه فی لیلة القدر وما ادریک

1 2 3 4 5 6 7

ما لیلة القدر لیلة القدر خیر من

8 9 10 11 12 13 14

الف شهر تنزل الملئکة والروح فیها باذن

15 16 17 18 19 20 21

ربهم من کل امر سلام هی حتی

22 23 24 25 26 27 28


کلید ششما 

ا ستفاده از این کلید در نامگذاری سوره حمد

 

نام دیگر سوره حمد در قرآن سبع المثانی است

این نامگذاری سوره فاتحه براساس شمارش اعداد مربوط به این سوره است.

ازآنجا که در این سوره 7 آیه بکار رفته است آنرا سوره سبع و ازآنجا که در هر نماز دو بار این سوره تکرار میشود آنرا مثانی نامیده است. بنا براین خداوند خود به شمارش اعداد مربوط به یک سوره توجه ویژه مبذول داشته تا آنجا که حتی اولین سوره و مهمترین سوره قرآن را با استفاده از این روش نامگذاری کرده است.

کلید هفتم:

بکار گیری کلید بدست آمده در سوره دیگری از قرآن، انسان را در مورد فرمول کشف شده به یقین میرساند.

خداوند عمر حضرت نوح را 950 سال تعیین میکند و همزمان در سوره نوح 950 حرف بکار میبرد.

توجه ویژه خداوند به استفاده از تعداد خاصی از کلمات در قران

جای پای این فرمول مهم را به شکل دیگری در جای جای قرآن میتوان پیدا کرد.

وقتی خداوند به تعداد روزهای 365 گانه سال کلمه یوم و به تعداد شبهای آن کلمه لیل و به تعداد ماههای دوازده گانه سال کلمه شهر و به تعداد ساعات یک شبانه روز کلمه ساعت را بکار میبرد. با این استفاده حساب شده از کلمات، دیگر شکی باقی نمیماند که خداوند از بکار گیری عمدی کلمات به تعداد معین در پی تبیین و ترسیم یک نکته کلیدی است.

سوالی که دراینجا پیش می آید اینست که چرا خداوند مثلا به تعداد ساعات یک شبانه روز کلمه ساعت را بکار برده اپست در حالیکه این مسئله نیاز به تأکید ندارد. در تمام  نقاط جهان ساعات یک شبانه روز را 24 میدانند ودر این امر نزاعی نیست. در ابتدای امر ممکن است تأکید بر این امور بدیهی بیهوده بنظر برسد.

پاسخ این است که اگرخداوند به تعداد برخی   از امور معلوم و آشکار مانند شب و روز و ماه و ساعت در قرآن کلمه بکار برده است میخواهد به ما بفهماند که این فرمول در مورد اموری که ما بر آن توافق نداریم یا بر ما معلوم نیست نیز بکار میرود.

بدین معنا که اگر در قرآن بر 24 ساعت بودن شبانه روز تأکید میشود برای آنست که بفهماند در موارد دیگر هم اگر تعداد معینی کلمه بکار میبرد برای تأکید بر مسئله ایست که که به اندازه همان مقدار ساعات شبانه روز قطعی است اما شما از آن آگاهی ندارید. یعنی اگر در قرآن تنها 12 بار کلمه امامت بکار رفته باشد حاکی از آن است که خداوند بعد از رحلت پیامبر تعداد 12 امام را به رسمیت میشناسد و لاغیر. یااگر در قرآن 12 بار از کلمه شیعه و مشتقات آن استفاده میشود دلیل بر اینست که  تنها شیعیان دوازده امامی بر حق اند.



نظرات 3 + ارسال نظر
آدمک چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ

شما هم خوب میتونی بری تو بحر معانی..!!! خدا توفیقت بیشترت بده ...
ولی من تعجبم ازینه که چرا در قرآن دو بار وعده پیروزی به بنی اسرائیل اومده...

سلام

این پست یک بخش از یک مقاله مفصله. هر قسمتو که بخونید سوالهای بیشتر هم پیش میاد.اگر آدرس اون دو آیه را بدید - شاید جوابی پیدا شد.

آدمک چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 ب.ظ

این هم آدرس..
شاید باورتون نشه که این موضوع از 12 سال قبل که پایان دبیرستان بودم و کتاب جنگهای شش روزه اسرائیل با اعراب بود .. می خواستم بدونم دفعه دوم چه وقتیه...
آیات 4و 5و6 سوره اسراء
دفعه دوم مشروط آمده...
این سوره واقعا رموز بسیاری در خود دارد و حتی گفته شده که بیواسطه توسط خدا بر قلب پیامبر نازل شده

سلام
همان طور که درباره سوره اسرا اشاره کردید- سوره بسیار عظیم اشانی می باشد .در این مقاله تفسیر ریاضی سه سوره اسرا وکهف ومریم که در قرآن بدنبال هم آمده است وارتباط معنایی دارد آورده شده .ان شاالله جواب پیدا کنید.

فاطمه چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 ب.ظ

مطلب جالبی بود.استفاده کردم.موفق باشید.

شما هم همین طور دوست خوب!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد