بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

شب آرزوها

خدایا!امشب مشتهایم را پیش تو باز می کنم تا ببینی که پوچ هستند ودر میانشان چیزی نیست!

با همه وجودم به مهمانی ات می آیم تابدانی که دربرابر بی نهایت تو ذره ای بیش نیستم!

چه سودایی! ذره چیست ؟ من هیچ هم نیستم!

همه تویی!از ازلی  شدن لحظه ها تا ابدی گشتن باورها!

اما چه کنم که تو این قطره ناچیز را به مهمانی دریا خواندی.

تو برمن منت نهادی که صدایم کردی.



مشب همه قفلها با نام رضا می شکند چرا که او راضی ترین بود به رضای تو!

همه عاشقانه ها بانام حسین جان می گیرد چراکه او قصه وفا را جاودانه کرد!

همه نغمه ها بانام علی ساز می شود چراکه او رساترین شعر بندگی بود!



در این شب زیباتر از این کلام  چه بخواهم ؟ آنجا که فرمود:


اللهم انی اعوذ بک ان افتقر فی غناک، او اضل فی هداک، او اضام فی سلطانک، او اضطهد و الامر لک!. (خطبه ۲۱۵)

بارخدایا! به تو پناه می برم از این که با وجود توانگری تو، من تهیدست باشم، یا با وجود هدایتگری، در گمراهی به سر برم، یا با آن که قدرت و پادشاهی از آن توست، به من ستم شود، یا با آن که زمام اختیار امور در دست توست، من مقهور و خوار گردم.


اللهم انی اعوذ بک من ان تحسن فی لامعه العیون علانیتی، و تقبح فیما ابطن لک سریرتی، محافظا علی ریا الناس من نفسی بجمیع ما انت مطلع علیه منی، فابدی للناس حسن ظاهری، و افضی الیک بسوء عملی، تقربا الی عبادک و تباعدا من مرضاتک. (حکمت ۲۷۶)
خداوندا! به تو پناه می برم از این که ظاهرم را در چشم های مردم نیکو جلوه دهی و باطنم را در پیشگاهت زشت سازی، و به وسیله اعمالی که تو از آنها خوب آگاهی داری، خوش بینی و احترامات مردم را برای خود محافظت کنم و ظاهر خوبم را برای مردم آشکار نموده و اعمال بدم را فقط تو بدانی ، تا به بندگانت نزدیک و از رضای تو دور گردم.


اللهم اغفرلی ما تقربت به الیک بلسانی، ثم خالفه قلبی. (خطبه ۷۸)
بارالها! بر من ببخشا آن چه را که به وسیله زبانم بر تو تقرب جستم ، سپس ‍ قلبم یا کاری که بر زبانم کرده بود مخالفت نمود.


اللهم ان فههت عن مسالتی، او عمیت عن طلبتی، فدلنی علی مصالحی، و خذ بقلبی الی مراشدی، فلیس ذلک بنکر من هدایاتک، و لا ببدع من کفایاتک. (خطبه ۲۲۷)

خداوندا! اگر از سؤ ال کردن خود ناتوان باشم یا راه پرسیدن را ندانم، مرا به مصالح خویشتنم راهنمایی و دلم را به سوی موارد رشدم بگردان، این الطاف از هدایت های تو ناشناخته نیست و از کفایت هایی که برای مخلوقات می نمایی شگفت انگیز نمی باشد.



اللهم أدخلنی فی کل خیر أدخلت فیه محمداً وآل محمد وأخرجنی من کل سوء أخرجت منه محمداً وآل محمد وصلى الله على محمد وعلى آل محمد .





التماس دعا


نظرات 2 + ارسال نظر
نازنین پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:48 ب.ظ

شب آرزوهاست نگاهت به آسمان باشد چرا که من
بهترین آرزوها را برایت به قاصدک سپردم تا به خدا برساند.
التماس دعا

یگانه پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:23 ب.ظ






دلا بسوز که سوز تو کارها بکند


نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند



عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش


که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند



ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند


هر آن که خدمت جام جهان نما بکند



طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک


چو درد در تو نبیند که را دوا بکند



تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار


که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند



ز بخت خفته ملولم بود که بیداری


به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند



بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد


مگر دلالت این دولتش صبا بکند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد