بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

داستان شیخ مفید وامام زمان (عج)

مهدویت


شیخ مفید مردی بزرگوار و عالم و پرهیزگاراست که در زمان غیبت کبری امام زمان .عج. تمام دانشمندان و فقیهان ، رهبری شیخ مفید را پذیرفتند وی از دانشمندان خستگی ناپذیر است که در راه خدمتگزاری به اهل بیت گرامی رسول خدا.ص. با زبان و قلم خویش کوشش می کند.

روزی مردی روستایی سراسیمه به خدمت او میرسد و میگوید: شیخ برای ما مشکلی پیش آمده ، که نشان شما را داده اند. شیخ مفید با مهربانی همیشگی خود می گوید آنچه می خواهی بپرس. مرد روستایی می گوید: در روستای ما زنی که حامله بوده فوت کرده. ما نمی دانیم که باید شکم زن را بشکافیم و طفل را بیرون بیاوریم یا اینکه با آن نوزاد او را دفن کنیم؟ 

شیخ غرق در فکر برای یافتن چاره. تا به حال به چنین موضوعی بر خورد نکرده است. اما باید پاسخی داد زیرا جنازه مسلمانی بر زمین مانده و نباید زمان درازی اینگونه باقی بماند. شیخ دستور می دهد که زن را با همان بچه ای که در شکم دارد دفن کنید. مرد روستایی در حال برگشت به روستا متوجه صدایی می شود که او را صدا می کند. متوقف می شود ، سواره نزدیک میشود ـای مرد از جانب شیخ مفید می آیم . او گفته است که شکم زن را بشکافید و بچه را خارج کنید و سپس زن را دفن کنید. روستایی تشکر کرده  و می گوید از شیخ مفید ممنون هستیم و به راه می افتد و طبق دستور جدید نوزاد زنده می ماند و مادرش به خاک سپرده می شود. زمانی می گذرد و این ماجرا به گوش شیخ مفید میرسد. عالم وارسته شیعه از شنیدن آن حادثه به سختی تکان می خورد و پیش خود می گوید: من که کسی را به دنبال مرد روستایی نفرستادم و هیچ کس هم از صحبتهای ما آگاه نشد. پس آن مرد؛ او...او که بود؟ دل پاک و قلب با ایمان شیخ مفید او را یاری می کند و او در می یابد که آن سوار امام زمان.عج. بوده. سکوت؛ گوشه گیری و در خویش فرو رفتن ، اینها جریمه ای است که شیخ برای خود مقرر می کند؛ چرا؟ چون در احکام دین خطا و اشتباه می کنم. همان بهتر که دیگر فتوا ندهم. چند روزی می گذرد، مژده ای که جانبخش است به او می رسد. خبر از جانب امام زمان.عج.است: ای شیخ! تو فتوا بده ما اصلاح و استوارش می نماییم. عالم وارسته شیعه به خوبی می داند که امام آگاه و حاضر، بر تمام حوادث و ماجراها اطللاع داشته و بدینگونه با اصلاح فتوای او، پشتیبان و حمایت کننده اش بوده است.

نظرات 6 + ارسال نظر
ری را سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:56 ب.ظ

سلام زیبا بود و منو یاد شعر زیر انداخت
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد

سلام
شعر قابل تاملی است .ممنون

زهـرا سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:09 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام رهای عزیز
کاش میشد امام زمان علیه السلام به ما هم کمک میکردند
خوش به حال شیخ مفید
یه حالی شدم با این داستان....

سلام دوست خوبم
یاد یک کلام از امام زمان (عج) افتادم که به یکی از مشتاقان دیدارشان فرمود: شما گناه نکنید من خودم به دیدارتان می آیم.

مریم چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ http://bayadehazrateeshgh.blogsky.com/


سلام رها جان ..
راستش ماندم که چی بنویسم !
چقدر زیبا و تاثیر گذار بود .. حال آدم رو عجیب خوب میکنه ! یک استواری بر دل که حمایت کننده ای در هر حال حامی ماست !!

اما یک هشدار است .. اینکه در هر حالی که هستیم نه تنها امام عصر عج ، بلکه خداوند متعال ناظر بر اعمال و رفتار ماست ..
و یاد من باشد که خدای من از نفس یه من نزدیک تر است .

سلام دوست عزیز
توی این روزگار بیکسی که غربت انسانها روز به روز بیشتر می شود واقعا باور مساله حضور وحمایت امام زمانمان مایه امید وحرکت است.

زهـرا چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:31 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

میدونم رها واسه همین گفتم خوش به حال شیخ مفید

واقعا کاش در زندگی اگر حسرت هم می خوریم در زمینه معنویت باشه!

هستی پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:12 ب.ظ http://parvanegi.blogsky.com

داستان بسیار تاثیر گذاری بود
من هم نظر مریم خانوم رو تصدیق میکنم

ممنون از همراهیت دوست عزیز!

[ بدون نام ] یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 08:49 ق.ظ

سلام علیکم
این افسانه علاوه بر این که سند معتبری ندارد؛ به چند دلیل دروغ است:

1. با وجود روایات متعدّد صریح در مهمترین کتب شیعی که قطعاً محل رجوع شیخ مفید بوده است مانند کافی، چگونه ممکن است یک فقیه چنین فتوای باطلی بدهد آن هم جایی که خلاف احتیاط است؟! (برای دیدن روایات به بابُ حُکْمِ‏ مَوْتِ‏ الْحَمْلِ‏ دُونَ أُمِّهِ وَ بِالْعَکْسِ‏ در وسائل و مستدرک رجوع کنید؟

2. چگونه ممکن است امام از کسی بخواهد که همچنان بر مصدر فتوا بنشیند که به ادعای راوی بر اساس رأی خود، بدون دلیل و بر خلاف روایات فتوا داده آن هم در مسأله جان انسان؟!

3. خود شیخ مفید راوی برخی از این احادیث است پس چگونه ممکن است به خلاف آن فتوا دهد؟! (شیخ طوسی در تهذیب الاحکام برخی از روایات مسأله را از خود شیخ مفید نقل کرده است.)

4. خود شیخ مفید در المقنعه موافق روایات فتوا داده است و قبل از او هم علما به همین فتوا داده بودند و اجماع شیعه هم بر این بوده چنان که شاگرد شیخ مفید یعنی شیخ طوسی در الخلاف بر اجماع تصریح کرده پس چگونه مفید چنین فتوایی داده باشد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد