بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بهار بی خزان

مذهبی - اجتماعی - ادبی

بیماری خاموش

من نوشت





اگر( پوکی استخوان) به صورت پنهان و آرام ستون بدن مارا هدف می گیرد و در حالیکه به ظاهر  سالم هستیم سالها درد وعوارض آن گریبانگیرمان می شود   ، (بی تفاوتی ) هم بیماری خاموش جامعه امروز ماست.

به طوریکه شاید بارها و بارها از کنار هم رد شویم ، حتی سلام و احوالپرسی کنیم و یا از این بالاتر  سالیان سال با هم زندگی کنیم و لی کمتر به این فکر کنیم که برای رفع کاستی  و عیبهای هم کاری انجام دهیم.

شاید از اینکه عیبهای دیگران را در کاغذ رنگی بپیچیم و به آنها هدیه دهیم می ترسیم ، و نمی دانیم که کتابی یا کلامی یا نوشته ای ممکن است زندگی یک نفر را زیر ورو کند.

شاید از طول کلمه (امر به معروف و نهی از منکر ) می ترسیم و بخاطر همین سکوت می کنیم.

سکوت همیشه دوست داشتنی است چون فکر پشت آن و حرف پشت آن پنهان است .

و ما می خواهیم همین طور دوست داشتنی بمانیم برای همین زحمت اینکه عیب و کاستی برادر ، خواهر ، همسر و دوست و...را گوشزد کنیم نمی کشیم.

در حالیکه فطرت ما جویای خوبی ها و نیکی ها است و طاقت دیدن کژیها را نداریم پس نقشه راه را بر عکس می رویم و عیب دیگران را پشت سرشان می گوییم ، آن وقت بازار غیبت ودروغ و تهمت و... رواج پیدا می کند.

شاید خودمان را کوچکتر از آن می بینیم که دیگران را نصیحت کنیم و خوب و بد را به آنها تذکر دهیم و نمی دانیم که حرکت بسوی خیر و نیکی مثل فرو رفتن در لجن زار گناه و تعفن مسری است و شروع این حرکت نیک سر  آغاز رشد و شکوفایی ما هم می شود.

امام با قر (ع) فرمودند :

خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود که: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: چهل هزار نفر بدکار را، شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود که: آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند. (کافى، ج5،)


پس همگی به فکر دوست ، خانواده و رهگذر کنارمان باشیم که ناگهان ( خیلی زود دیر می شود.)



نمونه هایی از امر به معروف صحیح