مذهبی
ادامه مطلب ...
مذهبی
مرحوم علامه سید محمد حسین طهرانی در کتاب ارزشمند معاد
شناسی از استادشان مرحوم علامه طباطبائی نفل میکنند که:
ادامه مطلب ...
مذهبی
مذهبی
امام صادق "ع"فرمودند:هرکسی نماز نخواند از شیطان پست تر است چون شیطان یک خطا کرد و آن هم اینکه بر انسان سجده نکرد ولی انسان اگر نماز نخواند برای خدا سجده نمیکند حضرت محمد "ص"فرمودند:مجوز عبور از پل صراط نماز است و فرمودند:اگر نماز مومن قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول درگاه الهی باشد در نمازها نماز صبح خیلی سفارش شده است و دلیل آن این است که در هنگام شب فرشتگان شب پیش انسان هستند و اعمال شب را مینویسند و هنگامی که اذان صبح را می دهند فرشتگان شب میروند و جای خود را به فرشتگان روز می دهند پس اگر نماز صبح را بخوانیم در دو پرونده ثبت میشود و آخرین عمل که همین نماز صبح است را فرشتگان مینویسند و اولین چیزی که در پرونده صبح ثبت میشود همین نماز صبح است و همچنین از حضرت امام صادق "ع"منقول است : که از صفات مومن این است که بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند بگوید و هر کس بعد از تکبیر نماز قبل از شروع حمد اعوذ باالله من الشیطان رجیم را بگوید به اندازه هر موی که در بدن اوست هزار حسنه برای او مینویسند و حضرت پیامبر فرمودند: هر کسی بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا "س" 34 مرتبه الله اکبر 33مرتبه احمد الله و 33مرتبه سبحان الله را بگوید بخصوص اگر با انگشتان بشمارد همان دست هایش او را در روز قیامت شفاعت میکند.
مذهبی
روز میلاد توست و تو روشنی به ما هدیه میدهی و ما با دستانی پر از روشنی، از این حُسن بازمیگردیم؛ با دلهایی که در حوضچه چشمانمان با آب دیده تطهیر شده است.
« یریدون
ان یطفئوا نور الله بافواههم و الله یتم نوره و لو کره الکافرون »
می
خواستند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند در حالی که خداوند نور خود را تمام
می کند اگرچه که کافران ناراضی باشند .
انسانها در دنیا وقتی بشنوند که در جایی گنجی وجود دارد سریع به دنبال یافتنش میروند. اصولا انسان به دنبال چیزهای با ارزش است. حال چه چیزی با ارزشتر از فرمایشات اهل بیت(علیهمالسلام)؟! آن هم برای رسیدن به سعادت؟! در این مطلب روایاتی از امام صادق(علیهالسلام) ذکر میشود که 25 راه برای سعادتمند شدن انسان را آموزش میدهند.
علّامه مجلسی(ره) در کتاب «بحارالانوار»، داستان محمّد بن عیسی را ذکر
کردهاند. در دوران سیطرة آشکار انگلیسیها بر جزایر خلیج فارس، به کمک
آنها رژیمی بر بحرین تسلّط یافته و مستقر شده بود که با مذهب اهل بیت(ع)
میانه خوبی نداشت. استعمار اروپا برای آنکه مردم مسلمان را راضی نگه دارد،
یک مرد سنّی را حاکم آنجا قرار داده بود و چون بیشتر ساکنان بحرین را
شیعیان و دوستداران خاندان وحی و رسالت تشکیل میدادند، نظام حاکم با آنان
سازگاری نداشت.
امیر جزیره فردی سنّی مذهب و متعصّب بوده و وزیری داشت که عنصری خشن و
کینهتوز و نسبت به خاندان وحی و رسالت و دوستداران آنان، بسیار بد اندیش و
بدخواه بود. او همواره در پی نقشهای بود تا شیعیان را زیر فشار قرار دهد و
به هر صورت ممکن آنان را از راه و رسم خویش باز گرداند و به راه و رسم
خویش درآورد، امّا هرگز در این کار موفّق نبود و در برابر منطق و استدلال
قوی آنان، ضعیف و ناتوان میماند. از این رو مدّتها فکر کرد و با یک نقشة
حساب شدة شیطانی، روزی نزد امیر رفت و گفت: قربان! خدا را بنگر و سند
حقانیّت و درستی مذهب اهل سنّت را. امیر دید، وزیر اناری آورده است که روی
آن گویی به طور طبیعی با خط برجسته نوشته شده بود:
«لا إله إلّا الله محمّدٌ رسول الله و ابوبکر وعمر و عثمان و علی خلفاء رسول الله».
..
حسن مودب نقل می کند که روزی شیخ ابوسعید ابی الخیر مجلسش در نیشابور به پایان رسیده بود و همگی رفته بودند و من کنار او ایستاده بودم . بابت بدهی جهت هزینه های خانقاه که داشتم بسیار نگران بودم و منتظر بودم که در این مورد شیخ حرفی بزند اما چیزی نگفت . شیخ به من اشاره کرد که به پشت سرم نگاه کنم و من هنگامی که به پشت سرم نگاه کردم پیرزنی را دیدم که در حال ورود به خانقاه است . نزد او رفتم ، پیرزن کیسه ای زر به من داد و گفت که این صددینار است ، آن را در اختیار شیخ قرار بده و به شیخ بگو که در حق ما دعایی کند . من آن کیسه را گرفتم و شادمان شدم . با خودم گفتم که شیخ این کیسه را حتما در اختیار من قرارخواهد داد و من با آن بدهی هارا پرداخت می کنم . برگشتم و کیسه ی زر را نزد شیخ گذاشتم .