مهدویت
بنام خداوند مهرورز
تازه عروسی کرده بودن. با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم گل و شیرینی بخریم و یه سری به شان بزنیم. خانه شان کوچک بود. یک پذیرایی دوازده متری داشتند. روی دیوار بالای پذیرایی عکس امام خمینی و عکس امام خامنه ای را چسبانده بود. بین عکس های آن دو بزرگوار یک قاب بزرگ خالی هم بود. برای همه مان سوال شده بود. تا حالا ندیده بودیم کسی قاب خالی به دیوار پذیرایی خانه اش بچسباند. عاقبت من طاقت نیاوردم و به نمایندگی از همه پرسیدم: این قاب خالی چیه!؟ نکند به زودی در این مکان عکس عروسی تان نصب می شود!؟ بچه ها خندیدند. خودش هم لبخندی زد و جواب داد:نه. . . این قاب جای خالی عکس امام زمان است. می خواهیم وقتی حضرت مهدی ظهور کردند و چهره شان را همه دیدند عکس شان را به دیوار خانه مان بچسبانیم. همه مان مات و مبهوت شدیم. یکی پرسید: پس چرا از حالا قاب خالی زده ای به دیوار؟ هنوز که آقا ظهور نکرده اند. فوری جواب داد: همین دیگر. . . می خواهیم همیشه یادمان باشد یک چیزی توی زندگی مان کم داریم.هر لحظه که این قاب خالی را می بینیم یادمان می افتد که منتظر ظهور باشیم. . .
ادبی
به نام خداوند مهرورز
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
زسمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد، نشانه ی چیست ؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی ، شگفت کسی ، آن چنان که می دانی
کسی که نقطه آغاز هرچه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
توی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
قیصر امین پور
پی نوشت :
این روزها بد جور دلم گرفته ،
دلم به هوای نسیمی ، خبری ، اثری به دیوار سینه می کوبد.
چشمهایم بهانه باران می گیرد.
ازمیان همان نماز های نصفه و نیمه ،
همان حجابی که گهگاه بر سپیدی روحم پرده می کشد،
همان نگاهی که ساعت ها تورا گم می کند
و کلی ذکرهای درست و غلط می خواند تا متوجه حضورت شود،
می خواهم دوباره رد پایت را پیدا کنم !
هرجمعه ردپایی میشود بر راه آسمان
هوای دل طوفانی است ، آقا جان زودتر بیا !
مهدویت
پرسید:
آیا آدم گناهکار هم میتونه امام زمانشو ببینه؟!
جواب دادند : شمر هم امام زمانشو دید!
اما! نشناخت!!! ........ .
اللهم عرفنی حجتک ....
من نوشت
بنام خدا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)- الهم عجل لولیک الفرج
مهدویت
بنام خدا
هر کدام از القاب و اسامی حضرت را اگر دنبال کنیم یکی از خصوصیات و ناظر به یک ویژگی است، بقیه الله، صاحب الامر، صاحب الزمان، ماءٍ معین، صد و هشتاد تا دویست لقب و اسم برای حضرت اینها معمولشان هر کدام یکی از خصوصیات و ویژگیها و ابعاد وجودی حضرت را بیان میکند و واقعاً هر کدام بابی است به معرفت نسبت به وجود مقدس امام زمان علیه السلام یا حتی یک شیوهی که کسی خصوصیت تمام انبیاء گذشته را ببیند. هر نبی مثلاً حضرت ایوب چه خصوصیتی داشت، تمام آن خصوصیات در این بزرگوار جمع شده است .
به قول آن مرجع عزیز تعبیر قشنگی داشت که :
امام زمان علیه السلام شبیه شیشهی عطری است که عصارهی تمام گلهای تاریخ در او جمع است،
واقعا هم همین طور است در زیارت سرداب مقدس که در مفاتیح هم آمده است یک تعبیری است که المنتهی الیه مواریث الانبیاء و الموجود لدیه آثار الاصفیاء تمام مواریث و آثار انبیاء و اولیاء گذشته در او هست. یعنی هم خصوصیات باطنی و ویژگیها و صفات باطنی انبیاء، هم میراثهای ظاهری، معجزاتشان، عصای موسی انگشتر سلیمان، پیراهن پیغمبر همه در این وجود جمع اند. در آن حدیث لوح فاطمه که انصافاً از احادیث بسیار بلند اهل بیت علیهم السلام است و در کافی مرحوم کلینی آنجا نقل کرده است و یکی از اصحاب امام صادق به نام ابوبصیر به یکی دیگر از اصحاب به نام عبدالرحمن سالم گفت: عبدالرحمن میخواهم برایت حدیثی بگویم، همین حدیث لوح فاطمه را که اگر در کل عمرت هیچ حدیثی نشنیده باشی جز همین یک حدیث تو را کفایت میکند. فسنح الا عن اهله، این را پیش هر کسی نگو مگر به اهلش حدیث بسیار حدیث بلندی است که این حدیث لوح فاطمه در واقع نامهای است از خداوند متعال به پیغمبر اکرم که پیغمبر آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها دادند از طریق حضرت زهرا به هر حال رسیده است به دیگران. در این حدیث لوح فاطمه خصوصیات تک تک امامان معصوم، ذکر شده است وقتی میرسد به امام دوازهم امام مهدی علیه السلام تعبیر این است .
خداوند میفرماید : که من سلسلهی امامت را با فرزند عسکری که امام مهدی علیه السلام است به او تمام میکنم و تکمیل میکنم که رحمت است برای همهی عالمیان است کمال موسی عظمت و زیبایی عیسی، صبر ایوب، همه در او جمع است، آنچه خوبان همه دارند تو یک جا همه داری، واقعاً همین طور است به تعبیر دیگری که من فکر میکنم غزل حافظ شاید اشاره به همین مطلب باشد که:
حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد * * * تو را در این سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسن فروشان به جلوه * * * اما کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی * * * به دل پذیری نقش و نگار ما نرسد
ادامه مطلب ...