روانشناسی
این آزمایش در یکی از خانه های سالمندان کشور آمریکا به انجام رسید و نتیجه آن دیدگاه روانشناسی را تغییر داد. اکثر مردم از این آزمایش و نتایج آن بی خبرند. در این خانه ی سالمندان، پیرمردها و پیرزن هایی زندگی می کردند که اکثرا دچار بیماری های گوناگونی بودند و تنها برای چند ماه نقش میهمان را در این خانه بازی می کردند. تمام میهمانان این خانه می دانستند که دیگر مدت زیادی زرق و برق دنیا را نخواهند دید و کارکنان این خانه یا همان میزبانان نیز از این موضوع با خبر بودند لذا تمام تلاش خود را می نمودند تا این چند صباح باقی مانده آنها در آرامش سپری گردد.
روانشناسی
روانشناسی
سرنوشت
در طول نبردی مهم و سرنوشت ساز ژنرالی ژاپنی تصمیم گرفت با وجود سربازان بسیار زیادی که داشت حمله کند. مطمئن بود که پیروز می شوند اما سربازانش تردید داشتند و دودل بودند.
در مسیر میدان نبرد در معبدی مقدس توقف کردند. بعد از فریضه دعا که همراه سربازان انجام شد ژنرال سکه ای در آورد و گفت:” سکه را به هوا پرتاب خواهم کرد اگر رو آمد، می بریم اما اگر شیر بیاید شکست خواهیم خورد”.
“سرنوشت خود مشخص خواهد کرد”.
اجتماعی
شکل و شمایل دنیا را، چه چیزهایی مشخص میکند؟ دنیا را چه چیزهایی عوض
میکند، تحتتاثیر قرار میدهد و مسیرش را تغییر میدهد؟ بعضیها میگویند
قدرت اراده انسانها است که تاریخ را میسازد و اجتماع و روابط بین
انسانها را. بعضی میگویند نیاز است. بعضیها میگویند عقل و تعقل و
دوراندیشی است. بعضیها میگویند حس تملک و مالک شدن است. ظاهرا قویترین
استدلال، مربوط به همان قدرت اراده است. به قول شوپنهاور، فیلسوف بدبین
آلمانی، گاهی وقتها شما ممکن است کسی را با روشهای منطقی قانع کنید، اما
طرف زیر بار حرف شما نرود. در این صورت شما نه با مغز و اندیشه طرف
مقابلتان، که با قدرت اراده او سر و کار دارید؛ ارادهای که نمیخواهد این
حرف را قبول کند، هر چقدر هم که شما خودتان را بکشید.
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با
هم مسابقه ی دو بدند .
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود .
جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند ...
و مسابقه شروع شد ....
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند .
شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید :
" اوه,عجب کار مشکلی !!"
"اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند ."
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روزاتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد
ادامه مطلب ...روزی شیوانا متوجه شد که باغبان مدرسه خیلی غمگین و ناراحت است. نزد او رفت و علت ناراحتی اش را جویا شد. باغبان که مردی جاافتاده بود گفت: راستش بعدازظهرها که کارم اینجا تمام می شود ساعتی نیز در آهنگری پای کوه کار می کنم. وقتی هنگام غروب می خواهم به منزل برگردم هنگام عبور از باریکه ای مشرف به دره جوانی قلدر سرراهم سبز می شود و مرا تهدید می کند که یا پولم را به او بدهم و یا اینکه مرا از دره به پائین پرتاب می کند. من هم که از بلندی می ترسم بلافاصله دسترنجم را به او می دهم و دست خالی به منزل می روم. امروز هم می ترسم باز او سرراهم سبز شود و باز تهدیدم کند که مرا به پائین دره هل دهد!
فهم
هم چنان که در بخش ادراک بیان شد فهم یک طبقه از دریافت است.فهم فرآیندی بسیار پیچیده در موجود زنده دارد.تحقیقات اخیر نشان می دهد که گیاهان نیز می فهمند.
مادر زندگی روزانه کارهایی می کنیم که در مجموع ساده بشمار می آیند وبیش از 40 گرم مغز نیاز ندارند.شاید یکی از کارهای سخت مغزی درس خواندن باشد که برای این کار همام 40گرم مغز کافی است.درحالیکه خداوند1500گرم مغز به انسان مرحمت کرده وماهنوز سرگردانیم!
اولین نیاز مادر فرآیند فهم قشر مغز است. پس از آن ما به تجارب شخصی( self-expreince) نیاز داریم. تجربه های شخصی مادر فرآیند فهم موثرترین وثمربخش ترین عناصر است.
من همیشه درخواست کرده ام که فرزندان خود را مستقل بپرورانید .مادر فرآیند فهم نیاز بسیار زیادی به تجربه شخصی داریم-ماباید خودمان درس بخوانیم-باید در راه رفتن آنقدر بیفتیم تاراه رفتن رایاد بگیریم. امروزه باکمال تاسف بعضی والدین چنان با بچه ها ودر خدمت آنها زندگی می کنند-با آنها درس می خوانند -دیپلم ولیسانس می گیرند که در واقع فرزندانی بار می آورند که معلول روانی اند!